تصاویر هنرمندان در کاخ سعدآباد

مراسم روز ملی سینما با حضور «علی جنتی» وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، «حجت الله ایوبی» رییس سازمان سینمایی، جمعی از مدیران سینمایی و فرهنگی و اهالی سینما و رسانه پنجشنبه شب در کاخ سعد آباد برگزار شد.

مهناز افشار و همسرش در مراسم روز ملی سینما

شامگاه پنجشنبه 19 شهریور ماه اهالی سینمای ایران به دعوت سازمان سینمایی در کاخ سعدآباد گرد هم آمدند و در مراسمی که با ضیافت شام همراه بود، روز ملی سینما را گرامی داشتند.

عکس مهناز افشار و همسرش

 این مراسم در ساعت 21 و 15 دقیقه با تلاوت آیاتی از قرآن کریم و اجرای زنده سرود ملی آغاز شد و تا ساعت 22 و 45 دقیقه ادامه داشت.

فاطمه معتمد آریا و شبنم مقدمی در جشن روز ملی سینما

در این مراسم هنرمندانی چون جمشید مشایخی، ناصر ملک‌مطیعی، داریوش اسدزاده، سعید راد، مسعود کیمیایی، فرشته طائرپور، فاطمه معتمدآریا، حمید فرخ‌نژاد، محمدرضا گلزار، عنایت بخشی، محمد علی سجادی، یدالله صمدی، علیرضا داودنژاد، مهناز افشار، ساره بیات، گوهرخیراندیش، علیرضا قربانی، دانیال حکیمی و... حضور داشتند.

عکس فاطمه معتمدآریا و همسرش

ناصر ملک مطیعی و سعید راد در مراسم جشن روز سینما

عکس ساره بیات

سلفی مهناز افشار و همسرش در جشن روز ملی سینما

عکس مهناز افشار

محمدرضا گلزار در مراسم روز ملی سینما

عکس بهنوش بختیاری در مراسم روز ملی سینما

عکس رضا گلزار و مهناز افشار در مراسم روز ملی سینما

گوهر خیراندیش و دخترش در مراسم روز ملی سینما

رهبر انقلاب در دیدارها و پیام‌های گوناگون موضوعات مختلفی را برای فیلمسازی به اهالی سینما پیشنهاد کرده‌اند که پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR در یک اینفوگرافیک به مرور آنها پرداخته است.

به گزارش گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»، رهبر انقلاب در دیدارها و پیام‌های گوناگون موضوعات مختلفی را برای فیلمسازی به اهالی سینما پیشنهاد کرده‌اند که پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله خامنه‌ای در یک اینفوگرافیک به مرور آنها پرداخته است.

عمارت «مسعودیه» در سال 90 هم که آخرین جشن خانه سینما پیش از تعطیلی برگزار شد، میزبان سینماگران بود.

خانه سینما در سال 91 و 92 به دلیل تعطیلی این نهاد صنفی،جشنی را برگزار نکرد و سال گذشته نیز به دلیل بحران بیکاری و امنیت شغلی در سینما که همچنان هم ادامه دارد، ترجیح داد هدایای برگزیدگان را به در منازل‌شان ببرد و جشن خانه سینما را در قالب فیلمی در روز سینما در سینماها پخش کند، اما امسال دوباره با حمایت اسپانسر، جشن هفدهم خانه سینما با حضور هنرمندان در عمارت مسعودیه برپا شده است.

نامزدهای هفدهمین جشن بزرگ سینمای ایران که امشب از میان آن‌ها برگزیدگان انتخاب شدند و همچنین برندگان نهایی، بدین شرح است:

نامزدهای بهترین فیلم

«چند متر مکعب عشق» به تهیه‌کنندگی نوید محمودی

«دردنیای تو ساعت چند است؟ » به تهیه‌کنندگی‌ علی مصفا

«شیار 143 » به تهیه‌کنندگی محمدحسین قاسمی- ابوذر پورمحمدی

«قصه‌ها» به تهیه‌کنندگی و کارگردانی‌ رخشان بنی‌اعتماد

«ماهی و گربه» به تهیه‌کنندگی‌ سپهر سیفی

تندیس شایستگی و دیپلم افتخار بهتربن فیلم به نوید محمودی برای فیلم «چند متر مکعب عشق» رسید

نامزدهای بهترین کارگردانی

جمشید محمودی برای «چند متر مکعب عشق»

رخشان بنی اعتماد برای «قصه‌ها»

شهرام مکری برای‌ «ماهی و گربه»

صفی یزدانیان‌ برای «در دنیای تو ساعت چند است؟»

مجید برزگر برای «پرویز»

تندیس شایستگی و دیپلم افتخار بهترین کارگردانی به جمشید محمودی برای فیلم «چند متر مکعب عشق» رسید

نامزدهای بهترین فیلمنامه

جمشید محمودی برای «چند متر مکعب عشق»

رخشان بنی‌اعتماد و فرید مصطفوی‌ برای «قصه‌ها»

صفی یزدانیان «در دنیای تو ساعت چند است؟»

فرهاد توحیدی برای «شهر موشها»

مهدی تراب بیگی- مجیدرضا مصطفوی برای «انارهای نارس»

نرگس آبیار برای «شیار 143»

تندیس شایستگی و دیپلم افتخار بهترین فیلمنامه به جمشید محمودی برای فیلم «چند متر مکعب عشق» اهدا شد

نامزدهای بهترین فیلمبرداری

علیرضا برازنده برای «ارسال آگهی تسلیت برای روزنامه»

فرشاد محمدی برای «نهنگ عنبر»

همایون پایور برای «در دنیای تو ساعت چند است»

تندیس شایستگی و دیپلم افتخار بهترین فیلمبردار به همایون پایور برای فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟» رسید

نامزدهای بهترین تدوین

احمد مرادپور برای «ارسال آگهی تسلیت برای روزنامه»

بهرام دهقانی برای «لامپ صد»

سپیده عبدالوهاب برای «چند متر مکعب عشق»

شیما منفرد برای «استراحت مطلق»

محمدرضا موئینی برای «تراژدی»

تندیس شایستگی و دیپلم افتخار بهترین تدوین به سپیده عبدالوهاب برای فیلم «چند منر مکعب عشق» رسید

نامزدهای بهترین بازیگر نقش اول مرد

حامد بهداد‌ برای «آرایش غلیظ»

ساعد سهیلی برای «چند متر مکعب عشق»

صابر ابر برای «همه چیز برای فروش»

علی مصفا‌ برای «در دنیای تو ساعت چند است»

لوون هفتوان برای «پرویز»

تندیس شایستگی و دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد به ساعد سهیلی برای فیلم «چند متر مکعب عشق» رسید

نامزدهای بهترین بازیگر نقش اول زن

پانته‌آبهرام برای «بیگانه»

ترانه‌علیدوستی برای «استراحت مطلق»

رویانونهالی برای «تراژدی»

مریلازارعی برای «شیار 143»

مهتاب‌ کرامتی برای «عصر یخبندان»

تندیس شایستگی و دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول زن به مریلا زارعی برای فیلم «شیار 143» رسید

نامزدهای بهترین نقش مکمل مرد

پیمان معادی‌ برای «قصه‌ها»

جمال اجلالی برای «آرایش غلیظ»

مجید صالحی‌ برای «استراحت مطلق»

محسن کیایی‌ برای «عصر یخبندان»

نادر فلاح‌ برای «چند متر مکعب عشق»

هومن برق نورد برای «بیگانه»

تندیس شایستگی و دیپلم افتخار بهترین نقش مکمل مرد به نادر فلاح برای فیلم «چند متر مکعب عشق» رسید

نامزدهای بهترین نقش مکمل زن

باران کوثری برای «قصه‌ها»

پانته‌آ پناهی‌ها برای «گس»

گلاب آدینه برای «قصه‌ها»

گوهر خیراندیش برای «آتش بس 2»

مهناز افشار برای «بیگانه»

تندیس شایستگی و دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش مکمل زن به پانته‌آ پناهی‌ها برای فیلم «گس» تعلق گرفت

نامزدهای بهترین طراحی صحنه

امیر اثباتی برای «ماهی و گربه»

ایرج رامین‌فر برای «در دنیای تو ساعت چند است؟»

آبتین برقی برای «چند متر مکعب عشق»

حجت اشتری برای «عصر یخبندان»

محسن شاه ابراهیمی برای «شهر موشها»

تندیس شایسنگی بهترین طراحی صحنه به آبتین برقی برای فیلم «چند متر مکعب عشق» رسید

نامزدهای بهترین طراحی لباس

امیر اثباتی برای «ماهی و گربه»

ایرج رامین فر «در دنیای تو ساعت چند است؟»

کامیاب امین عشایری برای «شیار 143»

نگار نعمتی برای «عصر یخبندان»

تندیس شایستگی بهترین طراحی لباس به ایرج رامین فر «در دنیای تو ساعت چند است؟» تعلق گرفت

نامزدهای بهترین موسیقی

آرمان موسی‌پور برای «عصر یخبندان»

بهرام دهقانیار برای «شهر موشها»

علیرضا کهن دیری برای «میهمان داریم»

کریستف رضاعی برای «ماهی و گربه»

تندیس شایستگی و دیپلم افتخار بخش موسیقی به کریستف رضاعی برای فیلم «ماهی و گربه» تعلق گرفت

نامزدهای بهترین صدابرداری

بهمن اردلان «از رئیس جمهور پاداش نگیرید»

پرویز آبنار برای «ماهی و گربه»

جهانگیر میرشکاری برای «در دنیای تو ساعت چند است؟»

مهدی صالح کرمانی برای «چند متر مکعب عشق»

یدالله نجفی برای «قصه‌ها»

هیات داوران تندیس شایستگی بهترین صدابرداری را به پرویز آبنار برای فیلم «ماهی و گربه» اهدا کرد

نامزدهای بهترین صداگذاری

امیرحسین قاسمی‌ برای «در دنیای تو ساعت چند است؟»

امیرحسین قاسمی برای «چند متر مکعب عشق»

آرش قاسمی برای «شیار143»

سید محمد کشفی‌ برای «میهمان داریم»

علیرضا علویان برای «روباه»

تندیس شایستگی بهترین صداگذاری به امیرحسین قاسمی برای فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟» رسید

نامزدهای بهترین چهره‌پردازی

سعید ملکان برای «نهنگ عنبر»

سعید ملکان برای «استراحت مطلق»

مهرداد میرکیانی برای «قصه‌ها»

تندیس شایستگی و دیپلم افتخار بهترین چهره پردازی به سعید ملکان برای فیلم «نهنگ عنبر» رسید

نامزدهای بهترین جلوه‌های بصری

امیررضا معتمدی برای «عصر یخبندان»

بهنام خاکسار برای «میهمان داریم»

رضا میثاقی و مهدی قزلو برای «شهر موشها»

تندیس بهترین جلوه‌های بصری در این بخش به بهنام خاکسار برای فیلم «میهمان داریم» تعلق گرفت

نامزدهای بهترین جلوه‌های ویژه میدانی

آرش آقابیک برای «عصر یخبندان»

حمید رسولیان برای «نهنگ عنبر»

محسن روزبهانی برای «زیباتر از زندگی»

در این بخش تندیس شایستگی به حمید رسولیان برای فیلم «نهنگ عنبر» تعلق گرفت

نامزدهای بهترین کارگردان اول

ابراهیم ابراهیمیان برای «ارسال آگهی تسلیت برای روزنامه»

جمشید محمودی برای «چند متر مکعب عشق»

صفی یزدانیان برای «در دنیای تو ساعت چند است؟»

هومن سیدی «سیزده»

تندیس شایستگی این بخش به جمشید محمودی برای فیلم «چند متر مکعب عشق» رسید

منبع :isna.ir

هفته نامه همشهری جوان: این سال ها تلویزیون سکوی پرتاب بازیگران زیادی به سینما بود، البته در سال های قبل که سریال های قوی تری تولید می شد، خروجی تلویزیون برای سینما بیشتر از حالا بود. آخرین بازیگری که با مطرح شدن در کارهای تلویزیونی پا به عرصه سینما گذاشته و تلاش کرده که با وسواس این کار انجام دهد، عباس غزالی است. در این بخش مروری گذرا داریم به بازیگرانی که بعد از مطرح شدن در تلویزیون تلاششان این بود که مسیرشان در سینما را درست انتخاب کنند.

لعیا زنگنه

با چه سریالی مطرح شد: در پناه تو

با چه فیلمی وارد سینما شد: راز مینا

مسیرش در سینما: با بازی در نقش مریم در پناه تو به اوج محبوبیت رسید و پیش بینی می شد در نیمه اول دهه 70 که دوباره سینما به سمت ستاره سازی رفته بود، بتواند ستاره جدید سینما باشد، اما یک انتخاب اشتباه در همان بدو ورود به سینا، پرونده اش را به نوعی مختومه کرد. او کارش را با یک فیلم ضعیف و زیر متوسط به نام «راز مینا» استارت زد؛ فیلمی که نه نظر منتقدان را برانگیخت و نه توانست توجه مخاطب عام را جلب کند.

شکست تجاری این فیلم به نوعی تکلیف سینماگران را با او مشخص کرد و معلوم شد که او نمی تواند ستاره جدید سینمای ایران باشد. از همین رو بود که بعد از «راز مینا» راهش را دوباره به سمت تلویزیون کج کرد و در ادامه هم نتوانست در فیلم شاخص بازی کند.

مریلا زارعی

با چه سریالی مطرح شد: هوای تازه

با چه فیلمی وارد سینما شد: روی خط مرگ

مسیرش در سینما: بازی در سریال آپارتمانی «هوای تازه» و همبازی شدن با نصرالله رادش که در آن سال ها در اوج محبوبیت خود بود ،کافی بود مریلا زارعی به چشم بیاید. او البته در ابتدای مسیرش در سینما انتخاب های خوب نداشت و یکی تا کار اولش کاملا در حوزه سینمای بدنه و تجاری بود، اما شانسی که آورد این بود که بازی اش به چشم تهمینه میلانی آمد و او را برای یکی از نقش های اصلی فیلم خود انتخاب کرد. زارعی از این فرصت استفاده کرد و موقعیت خود را در سینما تثبیت کرد و آرام آرام به انتخاب اول کارگردانان مطرح سینما تبدیل شد. او در بازگشت به تلویزیون هم خیلی هوشمندانه عمل کرد و سریال های خوبی را انتخاب کرد.

رضا عطاران

با چه سریالی مطرح شد: ساعت خوش

با چه فیلمی وارد سینما شد: کلید ازدواج

مسیرش در سینما: عطاران بعد از چهره شدن در ساعت خوش، به همراه دیگر بازیگران این مجموعه در یک کمدی سطحی به نام «کلید ازدواج» بازی کردند که اتفاقا پرفروش هم شد، او در آن برهه چندان جدی گرفته نمی شد، بر همین اساس به تلویزیون برگشت و در حوزه کارگردانی فعالیت کرد و با ساخت سریال هایی مثل «خانه به دوش» و «متهم گریخت» دوباره مطرح شد. عطاران در آن سال ها لا به لای فعالیت های کارگردانی اش بازی در سینما را دوباره از سر گرفت. اما از سال 88 همکاریش را با تلویزیون قطع کرد و به شکل متمرکز بازی در سینما را پی گرفت. نتیجه هم خارق العاده بود. او حالا تنها بمب گیشه سینماست.

مصطفی زمانی

با چه سریالی مطرح شد: یوسف پیامبر

با چه فیلمی وارد سینما شد: آل

مسیرش در سینما: زمانی جزء بازیگران باهوشی است که خیلی سنجیده، کار در سینما را شروع کرد. با وجود محبوبیتی که برای بازی در نقش «یوزارسیف» به دست آورده بود با موجی از پیشنهادهای سینمایی و تلویزیونی رو به رو شد، اما از بین همه آنها بازی در فیلم «آل» را پذیرفت که تهیه کننده آن علی معلم بود و می دانست به واسطه حضور او فیلم از تبلیغات خوبی برخوردار خواهدشد و نظرها به سمت فیلم جلب خواهدشد. او در ادامه با حسن فتحی در «کیفر» بازی کرد و با همین دست فرمان به پیشنهادهای سینمایی اش جواب داد و توانست جایگاه و موقعیت خود را تثبیت کند. او در این مدت دیگر هیچ وقت به تلویزیون برنگشت.

ویشکا آسایش

با چه سریالی مطرح شد: امام علی (ع)

با چه فیلمی وارد سینما شد: ساحره

مسیرش در سینما: او بعد از بازی در سریال امام علی (ع) حسابی معروف شد، اما بعد از آن بازیگری را کنار گذاشت و برای ادامه تحصیل به انگلستان رفت و وقتی برگشت فعالیت بازیگری اش را با داوود میرباقری و بازی در فیلم «ساحره» ادامه داد؛ فیلمی سخت که آسایش در آن در دو نقش بازی کرد که یکی از این نقش ها، نقش یک عروسک بود. آسایش بعد از آن در فیلم هایی مثل «عشق به اضافه دو» و «بلوغ» بازی کرد که اولی یک فیلم تجاری خوش ساخت بود و دومی هم جزء کارهای خوب مسعود جعفری جوزانی بود. این بازیگر در ادامه هم خیلی گزیده نقش هایش را انتخاب کرد تا اینکه با «ورود آقایان ممنوع» به سیمرغ بلورین هم رسید.

مهتاب کرامتی

با چه سریالی مطرح شد: مردان آنجلس

با چه فیلمی وارد سینما شد: مردی از جنس بلور

مسیرش در سینما: او بعد از سریال «مردان آنجلس» مورد توجه کارگردانان سینما قرار گرفت. اگرچه فیلم اول سینمایی اش «مردی از جنس بلور» فیلم قابل توجهی نبود، اما در ادامه انتخاب های هوشمندانه ای داشت و برای دومین یا سومین نقش سینمایی اش در فیلم «مرد بارانی» بود که کاندیدای سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن شد. او جزء بازیگرانی است که با وسواس نقش هایش را انتخاب می کند و معمولا در فیلم های ضعیف و سطح پایین بازی نمی کند. کرامتی بعد از حضور در سینما، حضورش را در تلویزیون بسیار محدود کرد و طی این سال ها فقط در سریال «خاک سرخ» ابراهیم حاتمی کیا بازی کرد.

محمدرضا فروتن

با چه سریالی مطرح شد: سرنخ/ اپیزود تماشاخانه

با چه فیلمی وارد سینما شد: مرسدس

مسیرش در سینما: او قبل از بازی در اپیزود «سرنخ» کیومرث پوراحمد در تعدادی فیلم سینمایی از جمله «آخرین بندر» و «فاتح» در نقش های دوم و سوم بازی کرد و اصلا بازیگر شناخته شده ای نبود. تا اینکه با بازی در اپیزود تماشاخانه از مجموعه سرنخ به چشم آمد و کیمیایی برای مرسدس انتخابش کرد. فروتن بعد از مرسدس، انتخاب های سنجیده ای انجام داد و در فیلم های مطرح آن سال ها بازی کرد. ماحصل انتخاب های سنجیده اش کسب سیمرغ بلورین برای فیلم «قرمز» در سال 77 بود. او از نیمه دوم دهه 80 و با بالارفتن سنش کمی از حساسیت های اولیه اش کم کرد و در آثار متوسط و حتی ضعیف هم بازی کرد.

نهمین جشنواره موسیقی جوان با اعلام برگزیدگانش در بخش های مختلف به کار خود پایان داد.

نهمین جشنواره موسیقی جوان با اعلام برگزیدگانش در بخش های مختلف به کار خود پایان داد.

به گزارش خبرنگار بخش موسیقی ایسنا، در مراسمی که شامگاه ٢٠ شهریورماه در تالار وحدت برگزار شده بود، برگزیدگان هر بخش در سه رده سنی الف، ب و ج معرفی شدند.

پیانو

هیات داوران نهمین جشنواره موسیقی جوان در بخش ساز پیانو در گروه سنی «الف» تندیس، لوح تقدیر و جایزه این بخش را به ترتیب به کامیار حاجی زاده از بوشهر به عنوان رتبه اول، هستی آریان نیا از کرج به عنوان رتبه دوم و آوین سلطانی دانا از کرج به عنوان رتبه سوم اهدا کردند.

در رده سنی «ب» آناهیتا جمشیدی از شیراز و هلیا سرایداریان از اصفهان مشترکا رتبه اول و اشکان لایق از تهران رتبه دوم را کسب کردند و تندیس جشنواره، لوح تقدیر و جایزه نقدی را دریافت کردند.

هیات داوران در این بخش نوازنده ای را شایسته رتبه سوم ندانستند.

در رده سنی «ج» نیز به ترتیب سید طهمورث طباطبایی شکر آبی از تهران رتبه اول، پویا جهان آرای از تبریز رتبه دوم و سپهر دولو خونگر از تهران رتبه سوم را به همراه تندیس، لوح تقدیر و جایزه کسب کردند.

فلوت

هیات داوران نهمین جشنواره موسیقی جوان در بخش ساز فلوت در رده سنی «الف» هیچ یک از شرکت کنندگان را شایسته رتبه اول و دوم ندانستند و تندیس، لوح تقدیر و جایزه نقدی خود را مشترکا به کیمیا شیدایی از تهران و غزل فتوره چی از تهران به عنوان رتبه سوم اهدا کردند.

در رده سنی «ب»، هیات داوران ساز فلوت هیچ یک از شرکت کنندگان این بخش را شایسته رتبه اول ندانستند و تندیس، لوح تقدیر و جایزه خود را به ترتیب به نازنین سلطانی راد از تهران به عنوان رتبه دوم و آرین فیروزیان از تهران و نگار نراقی از تهران به عنوان رتبه سوم اهدا کردند.

در رده سنی «ج» ساز فلوت نیز تندیس، لوح تقدیر و جایزه نقدی این بخش مشترکا به بهاره مدبری از شیراز و محمد شجاعی علی آبادی از هشتگرد به عنوان رتبه اول و سبا کوه بُر از شیراز به عنوان رتبه سوم تعلق گرفت.

هیات داوران هیچ یک از شرکت کنندگان این بخش را شایسته رتبه دوم تشخیص نداده است.

گیتار

در بخش ساز گیتار رده سنی «الف»، هیات داوران تندیس، لوح تقدیر و جایزه خود را به مبینا یوسفی قرایی از گرگان به عنوان رتبه اول و سارا شارعی حدادزاده از کرمان به عنوان رتبه سوم اهدا کردند.

هیات داوران هیچ یک از شرکت کنندگان این بخش را شایسته رتبه دوم ندانستند.

در رده سنی «ب» امیرحسین شیبانی از گنبد رتبه اول و سیاوش کشاورزی از تهران رتبه سوم را کسب و تندیس، لوح تقدیر و جایزه نقدی را دریافت کردند.

هیات داوران هیچ یک از شرکت کنندگان این بخش را شایسته رتبه دوم ندانستند.

در رده سنی «ج» نیز هیات داوران هیچ یک از شرکت کنندگان این بخش را شایسته رتبه اول و دوم ندانستند و تندیس، لوح تقدیر و جایزه خود را مشترکا به ماهر پورعبیات از اهواز و فرشاد فتایی از تهران به عنوان رتبه سوم تقدیم کردند.

ویولن

هیات داوران نهمین جشنواره موسیقی جوان در بخش ساز ویلن در رده سنی «الف» تندیس، لوح تقدیر و جایزه خود را به ترتیب به رز سان احمدی از تهران به عنوان رتبه اول، سید دانیال خلیفه از کرج به عنوان رتبه دوم و آرمان نیک پور طهرانی از تهران و علیرضا آذربو از تهران مشترکا به عنوان رتبه سوم اهدا کردند.

در رده سنی «ب» نیز تندیس، لوح تقدیر و جایزه هیات داوران به ترگل کریمی مقدم از کرج به عنوان رتبه اول و احمدی از تهران به عنوان رتبه دوم اهدا شد.

هیات داوران هیچ یک از شرکت کنندگان این بخش را شایسته رتبه سوم ندانستند.

در رده سنی «ج» نیز تندیس، لوح تقدیر و جایزه هیات داوران به ترتیب به امیرحسین نوروزناصری از تهران و محمدامین عطایی از تهران به عنوان رتبه اول رسید و مهران دبستانی از تهران به عنوان رتبه دوم انتخاب شد. هیات داوران هیچ یک از شرکت کنندگان این بخش را شایسته رتبه سوم ندانستند.

هیات داوران ساز ویولن از وفا حمیدی وادقانی نیز تقدیر کردند.

ویلنسل

هیات داوران بخش ساز ویولنسل جشنواره نهم موسیقی جوان در رده سنی «الف»، تندیس، لوح تقدیر و جایزه خود را به ثنا شهمیری از تهران به عنوان رتبه اول اهدا کردند.

هیات داوران هیچ یک از شرکت کنندگان این بخش را شایسته رتبه دوم و سوم ندانستند.

در رده سنی «ب» داوران این بخش صبا فردوسی از تهران را به عنوان رتبه اول برگزیدند و تندیس، لوح تقدیر و جایزه نقدی خود را به وی اهدا کردند.

هیات داوران هیچ یک از شرکت کنندگان این بخش را شایسته رتبه دوم و سوم ندانستند.

در رده سنی ج نیز هیات داوران هیچ یک از شرکت کنندگان این بخش را شایسته رتبه تشخیص نداده اند.

کلارینت

هیات داوران نهمین جشنواره موسیقی جوان در بخش ساز کلارینت رده سنی «ب» تندیس، لوح تقدیر و جایزه خود را به ترتیب به کیمیا سید روهینا از تهران به عنوان رتبه اول و آنیتا یعقوبی از تهران به عنوان رتبه سوم اهدا کردند.

هیات داوران هیچ یک از شرکت کنندگان این بخش را شایسته رتبه دوم ندانستند.

در گروه های سنی «الف» و «ج» تکنوازی کلارینت به دلیل عدم شرکت نوازندگان در جشنواره، مسابقه برگزار نشد.

ساز ترومپت و ابوا

در بخش ساز ترومپت هیات داوران از امیررضا صالحی و در بخش ساز ابوا هیات داوران از حسام صدفی نژاد تقدیر کردند.

برگزیدگان نهمین جشنواره موسیقی جوان در بخش موسیقی نواحی

قوپوز

هیات داوران نهمین جشنواره موسیقی جوان در بخش قوپوز در گروه سنی «الف»تنها اسماء میکائیلی از مشکین شهر را شایسته تقدیر دانستند.

در رده سنی «ب» نیز تنها شاهین هاشم نژاد فرشبافی از تبریز به عنوان نفر برگزیده تندیس، لوح تقدیر و جایزه این بخش را دریافت کرد.

تار آذری

هیات داوران نهمین جشنواره موسیقی جوان در بخش تار آذری در گروه سنی الف تندیس، لوح تقدیر و جایزه این بخش را به فواد مصلحت جو از تبریز به عنوان نفر برگزیده اهدا کرد.

در رده سنی «ب» نیز حسین صبری خیاوی از مشکین شهر عنوان برگزیده این بخش را به همراه تندیس، لوح تقدیر و جایزه کسب کرد.

کمانچه آذری

هیات داوران نهمین جشنواره موسیقی جوان در بخش کمانچه آذری در گروه سنی«الف» تنها چیچک شاطرزاده تبریزی از تبریز را شایسته تشویق دانستند. در رده سنی ب نیز تنها آرمین زینال زاده از تبریز شایسته تشویق شناخته شد.

دوتار مازندران

هیات داوران نهمین جشنواره موسیقی جوان در بخش دوتار مازندران تنها گروه سنی «ب» مهرشاد ابراهیمی تیرکلایی از ساری را شایسته تقدیر دانستند.

دوتار شمال خراسان

هیات داوران نهمین جشنواره موسیقی جوان در بخش دوتار شمال خراسان تنها در گروه سنی «ب» آریا صادقی قهرمانلو از تهران را شایسته تقدیر دانستند.

دوتار تربت جام

هیات داوران نهمین جشنواره موسیقی جوان در بخش دوتار تربت جام در گروه سنی «الف» از سهیل جامی قادرآبادی از تربت جام به عنوان کم سن ترین و جوانترین شرکت کننده در جشنواره تقدیر کرد. در این رده سنی همچنین از کیان واحدی از تربت جام تقدیر شد.

در رده سنی «ب» نیز تنها مصطفی تیموری از تربت جام شایسته تقدیر شناخته شد.

آواز تربت جام

هیات داوران نهمین جشنواره موسیقی جوان در بخش آواز تربت جام در گروه سنی «الف »مبین درپور از تربت جام را شایسته تقدیر دانستند.

تنبور

هیات داوران نهمین جشنواره موسیقی جوان در بخش تنبور در گروه سنی«الف» تندیس، لوح تقدیر و جایزه این بخش را به ترتیب به حافظ کریمی از کرند غرب رتبه اول، پویا عباسی از کرمانشاه رتبه دوم و وریا کریمی از کرند غرب رتبه سوم اهدا کرد. در این بخش پونه پرنیا از کرمانشاه نیز شایسته تقدیر شناخته شد.

در رده سنی «ب» نیز به ترتیب علی کمالی از دالاهو رتبه اول و نگین قبادی از کرمانشاه رتبه دوم و جلال جهانی قوشخانه از تهران رتبه سوم را به همراه تندیس، لوح تقدیر و جایزه کسب کردند. در این بخش نیز شهریار قبادی از کرمانشاه شایسته تقدیر شناخته شد.

لله‌وا

هیات داوران نهمین جشنواره موسیقی جوان در بخش لله‌وا در گروه سنی «الف» محراب قیاسی از آمل را به عنوان نفر برگزیده معرفی کرد.

نرمه نای و ضرب کردی

هیات داوران نهمین جشنواره موسیقی جوان در بخش نرمه نای و ضرب کردی در گروه سنی «ب»پارسا احمدزاده(نرمه نای) از سقز، آلان فاروقی(ضرب کردی) از سقز، آروین دباغی(نرمه نای) از بوکان و متین دادرس(ضرب کردی) از بوکان را شایسته تشویق ویژه معرفی کرد.

سرنا

هیات داوران نهمین جشنواره موسیقی جوان در بخش سرنا علی کمالی از دالاهو را شایسته تشویق ویژه معرفی کرد.

ضرب کردی

هیات داوران نهمین جشنواره موسیقی جوان در بخش ضرب کردی امید دباغی از بوکان را به عنوان نفر برگزیده معرفی کرد.

دوسرکوتن

هیات داوران نهمین جشنواره موسیقی جوان در بخش دوسرکوتن سید محمدرضا محمدی سیدکلایی از قائم شهر را به عنوان نفر برگزیده معرفی کرد.

دف

هیات داوران نهمین جشنواره موسیقی جوان در بخش دف در گروه سنی «الف» تندیس، لوح تقدیر و جایزه این بخش را به ترتیب به علی کاربین از مشهد رتبه اول، علی هاشمی و عسل شاکری از تهران مشترکا رتبه دوم اهدا کرد. هیات داوران در این بخش هیچ یک از شرکت کنندگان را شایسته رتبه سوم تشخیص نداد.

در رده سنی «ب» نیز به ترتیب سهند سلیمی از صحنه رتبه اول، کاوه سلیمانی از صحنه و فریا فرامرزی از بوکان مشترکا رتبه سوم را به همراه تندیس، لوح تقدیر و جایزه کسب کردند. هیئت داوران در این بخش هیچ یک از شرکت کنندگان را شایسته رتبه دوم تشخیص نداد. همچنین تقدیر هیئت داوران از مجتبی محربی از شهرضا تقدیر کردند.

برگزیدگان نهمین جشنواره موسیقی جوان در بخش موسیقی دستگاهی

آواز

هیات داوران نهمین جشنواره موسیقی جوان در بخش آواز هیچ یک از شرکت کنندگان رده سنی «الف» را شایسته کسب رتبه تشخیص نداد.

در رده سنی «ب» نیز هیات داوران هیچ یک از شرکت کنندگان این بخش را شایسته کسب رتبه اول ندانست. در این بخش سروش فیروزیان از سمنان حائز رتبه دوم شناخته شد. عنوان سوم این بخش نیز مشترکا به بهادر صحت نائینی از اصفهان و پوریا عابدینی از ابهر اختصاص پیدا کرد.

در گروه سنی «ج» نیز هیات داوران هیچ یک از شرکت کنندگان این بخش را شایسته کسب رتبه اول ندانست. رتبه دوم این بخش مشترکا به سیدعلی(پارسا) حسن دخت از اصفهان و رضا شریعت منش از اصفهان تعلق گرفت. رتبه سوم این بخش نیز به امید آزاک از ملایر رسید.

کمانچه

هیات دوران نهمین جشنواره موسیقی جوان در بخش کمانچه تندیس، لوح تقدیر و جایزه این بخش را در گروه سنی «الف» به ترتیب به علی کهن کن از تهران رتبه اول، سامیار مطلبی کاشان از تهران رتبه دوم و فاطمه ابروفراخ از سرایان اهدا کرد.

در رده سنی «ب» ساز کمانچه نیز به ترتیب آریا طبیب زاده قمصری از همدان رتبه اول، مشکات نصیری از زنجان رتبه دوم و عسل شاکری از تهران رتبه سوم را کسب کردند و تندیس، لوح تقدیر و جایزه این بخش را دریافت کردند.

در رده سنی «ج» ساز کمانچه نیز تندیس، لوح تقدیر و جایزه ویژه این بخش به ترتیب پریسا کریمی از اراک رتبه اول، متین آهنگری از تهران رتبه دوم و فرزان پورعارف از بیرجند رتبه سوم اهدا شد.

سنتور

هیات داوران نهمین جشنواره موسیقی جوان در بخش سنتور در گروه سنی «الف» تندیس، لوح تقدیر و جایزه این بخش را به ترتیب به سید نیما جمال از کاشان و عارف شاهدی نواز خلجان از تبریز مشترکا رتبه اول و نیایش طالبی دادوکلایی از ساری رتبه سوم اهدا کردند. هیات داوران در این بخش هیچ یک از شرکت کنندگان را شایسته کسب رتبه دوم تشخیص ندادند.

در رده سنی «ب» نیز به ترتیب امیرعلی خلیلی طهرانی از تهران رتبه اول، آرمان مهدیه نجف آبادی از نجف آباد رتبه دوم و سهیل دیاری بیدگلی از تهران رتبه سوم را کسب کردند.

در دره سنی ج بخش سنتور هیات داوران هیچ یک از شرکت کنندگان این بخش را شایسته رتبه تشخیص نداد.

قانون

هیات داوران نهمین جشنواره موسیقی جوان در بخش قانون در گروه سنی«الف» تندیس، لوح تقدیر و جایزه این بخش را به ترتیب به ستایش حامدی از تهران رتبه اول، نگار سوهانی از تهران رتبه دوم و مایسا نادری از تهران رتبه سوم اهدا کرد.

در رده سنی «ب» نیز به ترتیب آیناز راثی از تهران رتبه اول و غزل بهشت نژاد از بهارستان رتبه سوم را به همراه تندیس، لوح تقدیر و جایزه کسب کردند. در این بخش هیئت داوران هیچ یک از شرکت کنندگان را شایسته کسب رتبه دوم تشخیص نداد.

در رده سنی «ج» نیز به ترتیب مژگان محمدحسینی از تهران رتبه دوم و آیدا بختیاری از همدان رتبه سوم را به همراه تندیس، لوح تقدیر و جایزه کسب کردند. در این بخش هیئت داوران هیچ یک از شرکت کنندگان را شایسته کسب رتبه اول تشخیص نداد.

تنبک

هیات داوران نهمین جشنواره موسیقی جوان در بخش تنبک در گروه سنی «الف» تندیس، لوح تقدیر و جایزه این بخش را به ترتیب به آرش مهدیه نجف آبادی از نجف آباد رتبه اول، پارسا نظری از قزوین و منصور صادق نژاد نائینی از اصفهان مشترکا رتبه سوم اهدا کرد. در این بخش هیات داوران هیچ یک از شرکت کنندگان را شایسته کسب رتبه دوم تشخیص نداد.

در رده سنی «ب» نیز به ترتیب علی مظفری گودرزی از اهواز رتبه اول و بهنام میرزا هاشمی از شیراز رتبه دوم و حسن ایزدی از شیراز رتبه سوم را به همراه تندیس، لوح تقدیر و جایزه کسب کردند.

در رده سنی «ج» نیز به ترتیب همایون جهانشاهی از شهرضا رتبه اول و مهسا نساج پور اصفهانی از اصفهان رتبه دوم و نیلوفر محسنی از تهران رتبه سوم را به همراه تندیس، لوح تقدیر و جایزه کسب کردند.

تار

هیات داوران نهمین جشنواره موسیقی جوان در بخش تار در گروه سنی «الف» تندیس، لوح تقدیر و جایزه این بخش را به ترتیب به علی قنبری ایلخچی از ایلخچی رتبه اول، آرشام عباس پور مکوند از اهواز رتبه دوم و الهه میرزایی ارجنگی از ایلخچی رتبه سوم اهدا کرد.

در رده سنی «ب» نیز به ترتیب آرین طوفانی از مشهد رتبه اول و مازیار یکتایار از سنندج رتبه دوم و کسرا منصور از تهران رتبه سوم را به همراه تندیس، لوح تقدیر و جایزه کسب کردند.

در رده سنی «ج» نیز به ترتیب میثم ثقفی از یزد رتبه اول و امیرعلی لطفی فروشانی از خمینی شهر رتبه دوم و هومن قنبری ایلخچی از تهران رتبه سوم را به همراه تندیس، لوح تقدیر و جایزه کسب کردند. بر اساس نظر هیات داوران همه شرکت کنندگان گروه ج ساز تار بسیار خوب بودند.

عود

هیات داوران نهمین جشنواره موسیقی جوان در بخش عود در گروه سنی «الف» تندیس، لوح تقدیر و جایزه این بخش را به ترتیب به محیا قلی بیکیان از تهران رتبه اول، آرمین صفاتی از مراغه و دیبا حکیم الهی از تهران مشترکا رتبه سوم اهدا کرد. در این بخش هیئت داوران هیچ یک از شرکت کنندگان را شایسته کسب رتبه دوم تشخیص نداد.

در رده سنی «ب» نیز به ترتیب بهار بدیعی تبار از تهران رتبه اول و سروش کمال پور از تهران رتبه دوم و یاسمین آقامحمدی از تهران رتبه سوم را به همراه تندیس، لوح تقدیر و جایزه کسب کردند.

در رده سنی «ج» نیز به ترتیب آریا لطیف پور از تهران رتبه اول و حجت فرجیان از تهران رتبه دوم و ندا چراغیان مهماندوست از تهران رتبه سوم را به همراه تندیس، لوح تقدیر و جایزه کسب کردند.

سه تار

هیات داوران نهمین جشنواره موسیقی جوان در بخش سه تار در گروه سنی «الف» تندیس، لوح تقدیر و جایزه این بخش را به ترتیب به ریحانه بهروز از یزد رتبه اول، نصرت اله اکبری از ساری رتبه دوم و محمدجواد بشیری یزدی از یزد رتبه سوم اهدا کرد.

در رده سنی «ب» نیز به ترتیب بهراد بنایی از تهران رتبه دوم و امیرمحمد عسگری نژاد از قزوین رتبه سوم را به همراه تندیس، لوح تقدیر و جایزه کسب کردند. هیات داوران در این بخش هیچ یک از شرکت کنندگان را شایسته کسب رتبه اول تشخیص نداد.

در رده سنی «ج» به ترتیب رضا اسدی از بندرعباس رتبه دوم و محمدجواد احمدزاده از تهران و میثم ثقفی از یزد مشترکا رتبه سوم را به همراه تندیس، لوح تقدیر و جایزه کسب کردند. هیات داوران در این بخش هیچ یک از شرکت کنندگان را شایسته کسب رتبه اول تشخیص نداد.

نی

هیات داوران نهمین جشنواره موسیقی جوان در بخش نی در گروه سنی «الف» تندیس، لوح تقدیر و جایزه این بخش را به ترتیب به محمدصادق غلام الدین از شهرضا رتبه اول، علیرضا محمدی از قم رتبه دوم و ستایش ابوالحسنی از زرین شهر رتبه سوم اهدا کرد.

در رده سنی «ب» نیز به ترتیب کیارش بکتاشیان اصفهانی از تهران رتبه اول و عباس کرمی هرستانی از خمینی شهر رتبه دوم و آرمان خوشبویی از اصفهان رتبه سوم را به همراه تندیس، لوح تقدیر و جایزه کسب کردند.

در رده سنی «ج» نیز به ترتیب فراز میرزایی دوآبی از صحنه رتبه دوم، حسام رایگان از قزوین و علی عرب از خمین مشترکا رتبه سوم را به همراه تندیس، لوح تقدیر و جایزه کسب کردند. هیات داوران در این بخش هیچ یک از شرکت کنندگان را شایسته رتبه اول تشخیص نداد.

انتهای پیام

دانلود مستند

مرتضی پاشایی

بنام آقای خاص

دانلود  مستند با لینک مستقیم

Download

دانلود آهنگ جدید امیر تتلو به نام تو نمیفهمی

متن آهنگ جدید امیر تتلو به نام تو نمیفهمی

تا دسته گل آب میدی تهمته بیجا میزنی
تا میفهمی جدیه وسطش جا میزنی
بعد میگی دیوونمی چه حرفا میزنی
تو نمیفهمی نمیفهمی
تو نمیفهمی نمیفهمی
راه میندازی همه جا حرفارو پشتم بیخودی
تا دعوا میشه میری خطها رو روشن میکنی
ولی من خوب میدونم فردا تو پشتم میدوی
تو نمیفهمی نمیفهمی
تو نمیفهمی نمیفهمی
دیگه با من حرف نزن برو بم زنگم نزن
بذار فکر تو بپره از سرم
چه راحت از من دوری چرا پس من از اونی
که میخواد از من بگذره نگذرم
دیگه با من حرف نزن برو بم زنگم نزن بذار فکر تو بپره از سرم
چه راحت از من دوری چرا پس من از اونی که میخواد از من بگذره نگذرم
تکست آهنگ تو نمیفهمی امیر تتلو
وای چیا گفتی چیا شنفتی
چه چیایه زشتی که برات ننوشتم
آبیو که ریخته زمینو نمیشه جمعش کرد
هر کی نامرده دمش گرم
اصا هر چی که نامرده دمش گرم
باز حرکاتت همه خوبیاتو کمرنگش کرد
کاری کردی بترسه از عالمو آدم چشمم
هر کی نامرده دمش گرم
اصا هر چی که نامرده دمش گرم
شل میگیری همه جا از کپنا خرج میکنی
میبینی اعصاب ندارم خوب چرا لج میکنی
واسه ی لجبازیه با من راهتو کج میکنی
چون نمیفهمی نمیفهمی
تو نمیفهمی نمیفهمی
دیگه با من حرف نزن برو بم زنگم نزن بذار فکر تو بپره از سرم
چه راحت از من دوری چرا پس من از اونی که میخواد از من بگذره نگذرم
دیگه با من حرف نزن برو بم زنگم نزن
بذار فکر تو بپره از سرم
چه راحت از من دوری چرا پس من از اونی
که میخواد از من بگذره نگذرم

download 128

حتما شنیده اید که می گویند برای قضاوت کردن در مورد راه رفتن فردی، حتما باید کفش های او را به پا کنی، بسیاری از ما این جمله را می دانیم؛ اما کمتر به آن عمل می کنیم و از سویی، یکی از راحت ترین کارها برای ما قضاوت کردن است.

 لیلا بلوکات که این روزها با موسسه خیریه «مهر لیلا» حسابی بر سر زبان ها افتاده است می گوید در زندگی اش چوب این قضاوت ها را خورده است، اما به خار نیتی که داشته مورد لطف و عنایت خدا قرار گرفته است، می گوید با موسسه ای که به راه انداخته صرفا جهت کمک به افراد نیازمند را دارد و اگر به غیر از این بود صرفا جنبه تبلیغاتی و نمایشی داشت و نمی توانست این همه سال با عشق و علاقه آن را اداره کند و سایر افراد هم به موسسه او اعتماد نمی کردند.

وقتی مهر لیلا پررنگ می شود

برخی فکر می کنند فعالیت خیرخواهانه من به دو، سه سال اخیر باز می گردد. در حالی که این طور نیست و این موضوع ریشه در سال های قبل دارد، منتهی از زمانی که به دلیل شرایط موجود تصمیم گرفتم موضوع خیریه را علنی کنم تا از این طریق، از سایر دوستان هم درخواست کمک کنم، عده ای تصور کردند فعالیت من در این حوزه به سال های اخیر باز می گردد.

در حالی که من سال هاست در این حوزه فعالیت می کنم، اما از یک جایی به بعد، حس کردم که یک دست صدا ندارد و من اگر بخواهم صرفا روی خودم و اطرافیانم برای کمک به سایرین حساب کنم، گامی طولانی و بلندی را در این راه بر نمی دارم، به همین خاطر از سایر دوستان هنرمند و ورزشکار دعوت کردم تا آنها هم در این مراسم ها حضور داشته باشند و حضور آنها باعث تشویق آنهایی می شود که می خواهند کمک کنند.

کمک هایی که با قلب است

خوشبختانه، در طول سال های اخیر، موسسه مهر لیلا هر روز بر اعتبارش، اضافه می شود و دوستان عزیز، من را شرمنده مهر و محبت شان قرار می دهند و با عشق و علاقه خاصی به افراد نیازمند کمک می کنند. در طول این سال ها، افراد خیر را به شکل مستقیم با نیازمندها مورد ارتباط قرار دادم، تا نقش واسطه در این زمینه کمرنگ شود و هر شخصی، هرنوع کمکی که می خواهد را بدون نفر سوم انجام دهد. شاید همین موضوع هم باعث شده که به لطف خدا ما توانستیم تا این حد اعتماد اهالی هنر و سایر دوستان را جلب کنیم و آنها با عشق و علاقه به افرادی که عضو مهر لیلا هستند کمک کنند و دوستان هم با قلب های شان کمک می کنند.

جرقه اولین کمک

از دوران کودکی ام عاشق کمک کردن به دیگران بودم. یادم است در دوران دبیرستانم متوجه شدم فردی برای تهیه جهیزیه اش دچار مشکل است. در آن مقطع از همکلاسی ها و سایر دوستان و آشنایان پول جمع کردم و برای آن فرد جهیزیه خریدیم. لذت این کمک، به قدری برایم شیریم بود که بعد از آن، تصمیم گرفتم به شکل جدی تری وارد این حوزه شوم.

دلم برای بازیگری تنگ شده است

این روزها دلم بیشتر از هرچیزی برای بازیگری تنگ شده است. نزدیک به دو سال است که هیچ کدام از پیشنهادهایی که داشتم من را برای بازی در کارهای تصویری ترغیب نکرده و همین موضوع باعث شده طی دو سال اخیر بیشتر به تئاتر رو بیاورم. هرچند حضور روی صحنه تئاتر هم برایم لذت بخش است اما دوست دارم که هرچه زودتر، بستر برای حضورم در یک کار تصویری خوب فراهم شود.

کسی نمی تواند من را قضاوت کند

متاسفانه این روزها ما عادت کردیم که به راحتی همدیگر را مورد نقد و قضاوت قرار دهیم و گاهی اوقات در این مورد هم نسبت به هم بی رحم می شویم و فراموش می کنیم، این قضاوت ها ممکن است دلشکستگی را هم به همراه بیاورد، بعد از این که موضوع کمک های خیریه من رسانه ای شد عده ای گفتند که لیلا بلوکات قصد برگزاری شو دارد و از این طریق می خواهد خودش را مطرح کند، در حالی که بیان این حرف ها، از نظر من خنده دار است، اگر من به دنبال رفتارهایی از این دست بودم، این ماجرا را این همه سال ادامه نمی دادم، به همان یک جشن خیریه ای که برگزار کرده بودم و در آن بسیاری از اهالی هنر و ورزش دعوت بودند، اکتفا می کردم.

 چرا که به اندازه کافی از آن فیدبک تبلیغاتی گرفته بودم. در حالی که بعد از برگزاری آن مراسم، ما تلاش مان را برای کمک به افراد نیازمند چند برابر کردیم.

اولویت من، خانواده ام است

من فکر می کنم خانواده هر فردی نشان دهنده اصالت و ریشه های آن فرد است. شاید به همین خاطر هم هست که هیچ وقت، اهل پنهان کردم خانواده ام نبودم و همیشه با عشق و افتخار، آنها را همه جا با خودم بردم و به همه نشان شان داده ام.

 کسانی که در بستر سالم خانوادگی رشد پیدا کردند، تربیت درست تری دارند و به همان نسبت می توانند در جامعه تاثیر درست و عمیق تری را داشته باشند. خدا را هر روز به خاطر لطف بزرگی که به من داشته و یکی از بهترین خانواده ها را به من ارزانی کرده سپاسگزارم... من دو خواهر و یک برادر دارم که هرکدام از آنها در کنار پدر و مادرم بهترین و باارزش ترین هدیه های زندگی ام هستند.

به ازدواج فکر می کنم، ولی...

طبیعی است با این همه علاقه ام به خانواده، خودم هم به داشتن خانواده و تشکیل زندگی فکر می کنم اما موضوع ازدواج اولویت امروز زندگی من نیست هرچند که به این موضوع هم معتقدم که ازدواج جز آن دسته از موضوعاتی نیست که بتوان روی آن برنامه ریزی خاصی داشت و گاهی وقت ها شرایطش که پیش آید، ناخودآگاه افراد را درگیر خودش می کند.

امین حیایی و سروش صحت در خندوانه

شب گذشته ( پنج شنبه 19 شهریور ) برنامه خندوانه آغاز شد و در ابتدا رامبد جوان ، شادی این قسمت را به همه فارغ التحصیلانی که بیکار هستند ولی کوتاه نیامدند و هنوز امید دارند و تلاش می کنند تقدیم کرد. سپس بخش هایی از روز انتخاب کمدین های خنداننده برتر پخش شد، که در آن سروش صحت این رقابت را به بازی یک تیم شهرستانی با بارسلونا تشبیه کرد و گفت : من فقط افتخار می کنم که با امین حیایی هم گروه شدم.

سپس قرعه کشی انجام شد و قرار شد که اول سروش صحت برنامه را اجرای کند. او گفت : اگر می دانستم این مسابقه این قدر استرس دارد در آن شرکت نمی کردم. سروش صحت در ادامه اینکه چرا لباس رسمی پوشیده را توضیح داد و گفت: همه چیز به روز قرعه کشی برمی گردد ، وقتی آن روز به خانه رسیدم همه با چهره ای پرشور پرسیدند با کی افتادی؟ و وقتی اسم امین حیایی را گفتم نگاه ها ناگهان تغییر کرد و پسرم درجا بیان کرد که میبازی! مادربزرگم که آنجا بود هم گفت به نظر من اگر استعفا بدی خیلی بهتره. و اما دوستم مقداری ملایم تر تنها برایم ابراز امیدواری کرد. مادربزرگم با دیدن اجرای علی مسعودی پیشنهاد داد که با او تماس بگیرم و چند تا از خاطرات سربازی اش را قرض کنم!

در ادامه سروش مکالمه تلفنی اش با علی مسعودی را پخش کرد که هر چه اصرار می کرد تا علی مشهدی به او کمک کند به نتیجه ای نرسید.سپس مادربزرگ گفت : من به همه همسایه ها و اهل محل می گویم تا به تو رای دهند. پسرش هم در مدرسه و دوستش در فضای مجازی این وظیفه را به عهده گرفتند. اما وقتی بعد از ظهر اوضاع و احوال را جویا شد همه گفتند مردم خیلی دوستت دارند اما خوب حیایی بازیگره ، مطرح تره و از این دست صحبت ها..

سپس سروش صحت بیان کرد :وقتی از دوستم حال و هوای فضای مجازی را پرسیدم، او گفت که عالی است و همه چیز خوب است و همه تو را دوست دارند. ولی وقتی کامنت های زیر عکسم را که خواندم اینها را پیدا کردم: چرا اینقدر پیر شدی؟... فقط امیرمهدی ژوله... کاشت مو صد درصد تضمینی و ..! اما در بین اینها نوشته ای بود که ابتدا بسیار امیدوارم کرد و آن این بود: عزیزم مطمئن باش که تو تمام رقبایت را پشت سر می گذاری و اول می شوی.... قربانت، عمه پروانه! در اینجا بود که مادربزرگم پارتی بازی را پیشنهاد داد و من را به تماس با افرادی چون مهران مدیری، عادل فردوسی پور و هنرمندانی از این دست تشویق کرد. اما روی این کار را هم نداشتم تا اینکه پسرم گفت به پژمان جمشیدی زنگ بزن.

این کمدین در ادامه مکالمه بین خود و پژمان جمشیدی را بلند پخش کرد، پژمان جمشیدی در پاسخ به درخواست وی، گفت: باشه،وظیفه ام هست که به دوستم کمک کنم، اما او هم با شنیدن نام رقیبش جا زد و سروش صحت نحوه ورود این فوتبالیست به سریال پژمان که توسط او انجام شده بود را به میان آورد ، جمشیدی هم از او درباره ساخت پژمان دو پرسید و وقتی فهمید که هنوز وضعیت آن معلوم نیست، بیان کرد که او را قاطی این بازی ها نکند.

سروش صحت در آخر اعلام کرد: بالاخره روز موعود فرا رسید و در این روز اتفاقات خوبی برای من افتاد ، چرا که وقتی می خواستم به اینجا بیایم پسرم گفت: برد و باخت اصلا مهم نیست ، من در هر حال دوستت دارم، مادربزرگم با کلی دعای خیر همراهیم کرد و از من خواست تا لباس های مرتبی بپوشم و در آخر رفیقم ضمن آرزوی موفقیت بیان کرد که او هم دوستم دارد. اما سروش صحت هنگام خروجش از روی سن عری خواند و گفت: به راه بادیه رفتن ،به از نشستن باطل ..که گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم و این وسع من بود . تماشاگران با تشویق ، او را همراهی کردند.

سپس امین حیایی با مدل بیژن مرتضوی فیلم اخراجی ها روی صحنه آمد و از همان ابتدا خاطراتش از فیلم های اکشن را تعریف کرد که طی آن به اولین فیلمش که در آن عنوان نقش اصلی را داشت اما به لطف تهیه کننده که مدام جلوی دوربین بود مبدل به نقش معمولی شد، اشاره کرد. و باعث خنده حاضرین شد.

او در ادامه خاطره ای از رفتنش به پمپ بنزین و شناخته شدنش تعریف کرد و گفت: یک شب با خستگی تمام رفتم که بنزین بزنم و به آن آقای مسئول از لای شیشه نیمه باز به طوری که شناخته نشوم گفتم بی زحمت باک را پر کند، او که هنوز پشتش به من بود گفت به ما چه، پیاده شو خودت بزن، و وقتی برگشت بلند داد زد یا ابوالفضل،بچه ها بیاین، دوریبن هارم بیارید. خلاصه برای مدتی مدام از ما انکار و از آن ها اصرار بود اما نشد که نشد.

بعد از این خاطرات و اجرای این کمدین ها برنامه خندوانه بدون حضور جناب خان و نیما شعبان نژاد به پایان رسید.

امین حیایی به فاصله چند دقیقه از پایان اجرایش در مسابقه خندوانه رکوردی عجیب و باورنکردنی برجای گذاشت.

 امین حیایی به فاصله تنها 5 دقیقه پس از پایان اجرایش در خندوانه رکوردی عجیب و باورنکردنی در کسب امتیاز از خود برجای گذاشت.

این هنرپیشه کشورمان که باید با سروش صحت مسابقه می داد با تعریف خاطراتی از فیلم هایی که بازی کرده بود در مسابقه خنداننده برتر برنامه خندوانه شرکت کرده بود به فاصله ۵ دقیقه از پایان مسابقه بیش از ۳۵۰هزار رای کسب کرد. این درحالیست که در همین مدت سروش صحت بیش از ۶۲هزار رای به دست آورد.

لازم به ذکر است سروش صحت اجرای خودش را به محبوبیت امین حیایی اختصاص داد و به نظر می رسد همین موضوع به افزایش آرای امین حیایی هم کمک کرد.

در مسابقه خنداننده برتر خندوانه تا امروز الیکا عبدالرزاقی و علی مسعودی به طور قطع به مرحله بعدی صعود کرده اند و صعود شقایق دهقان نیز تقریبا قطعی شده است.

بیوگرافی بازیگران سریال بازی تاج و تخت

جی آر آر مارتین آنقدر کله شق و بی رحم است که نمی توان به هیچ کدام از شخصیت های داستان او به چشم شخصیت اصلی نگاه کرد. تا مخاطب احساس می کند که داستان فلان شخصیت را دنبال کند یا فلان شخصیت را دوست داشته باشد، به سرعت مارتین او را می کشد.

در این پنج فصلی که از پخش سریال می گذرد، آنقدر شخصیت تاثیرگذار و مهم کشته و از سریال خارج شده اند که در ابتدای فصل شش تعداد شخصیت های مهم و باقی مانده در این سریال به تعداد انگشتان دو دست هم نمی رسد. با این حال به سراغ تاثیرگذارترین چهره هایی رفتیم که هنوز زنده اند و می توان به بودن شان امید داشت.

تیریون لنیستر / Tyrion Lannister

او سومین و کوچکترین فرزند تایون و وانا لنیستر است. تیریون یک کوتوله است و به همین دلیل مورد تمسخر قرار می گیرد و او را جن یا نصف مرد صدا می زنند. تیریون فردی زیرک، شوخ طبع، باسواد و محاسبه گر است و خدمات زیادی برای خانواده اش انجام می دهد اما در نزد پدرش به دلیل نقص ظاهری و در این که در هنگام تولد موجب مرگ مادرش شده از احترام کمی برخوردار است.

او می تواند در برابر دشمنانش بسیار بی رحم باشد، با این حال با کسانی که مانند او طرد شده اند و مورد بد رفتاری قرار گرفته اند بسیار مهربان است و با آنان همدردی می کند.
تیریون رابطه خوبی با برادرش جیمی دارد اما خواهرش سرسی از او متنفر است و قسم خورده او را بکشد.

در طول داستان تیریون بیشترین مسافرت را انجام می دهد و تعدد اتفاقاتی که برای او رخ می دهد بسیار زیادتر از باقی شخصیت هاست. پدرش او را به اتهام کشتن جافری پادشاه وقت وستروس به اعدام محکوم می کند اما در آخرین لحظات به وسیله برادرش جیمی و لرد واریس نجات پیدا می کند و بالاخره با دست خودش پدرش را به قتل می رساند. او هم اکنون در حال کمک به دنریس تارگریان است تا او را به تخت پادشاهی برساند. پیتر دینکلیج نقش او را در سریال بازی می کند.

.........................................................................................................................................................

جان اسنو/ Jon Snow

جان اسنو ظاهرا پسر نامشروع ادارد (ند) استارک است. او تحت سرپرستی پدرش در کنار خواهر و برادرهای ناتنی خود رشد کرده. جان وقتی به سن بلوغ نزدیک شد، به نگهبانان شب پیوست اما ظاهرا در خصوص اصل و نسب جان اسنو اطلاعات دقیق در دست نیست.

به او گفته شده اواخر قیام رابرت باراتیون علیه تارگرین ها، حدود یک ماه قبل از غارت بارانداز پادشاه به دنیا آمده. ادارد استارک زمان بازگشت از جنگ، بچه ای تازه متولد شده که همان جان اسنو است را با خود به وینترفل آورده و مصرانه خواستار بزرگ شدن او با سایر فرزندانش شد اما چندین و چند نظریه در این مورد وجود دارد که یکی از آنها این است که مادر اولیانا استارک (خواهر ادارد استارک و نامزد رابرت باراتیون) و پدرش ایگار تارگرین (همان کسی که لیانا را دزدید) است.

جان اسنو بسیار عادل، مهربان و پایبند به اصول و ارزش های اخلاقی و انسانی مردمان شمال است ولی همین دل رحم بودن آخر کار دست او می دهد. او که ب دلیل توانایی اش در جنگیدن و نترس بودنش خیلی سریع به مقام فرمانده نگهبانان شب رسید و به دلیل توطئه مخالفانش در قلعه سیاه علیه او آن هم برای هم پیمان شدن با وحشی ها و امان دادن به آنها در آخرین دقایق سریال در فصل 5 به قتل رسید.

از آنجا که جان اسنو یکی از محبوب ترین و در عین حال تاثیرگذارترین شخصیت های داستان است، مرگ او بسیار شوک آور بود اما در خصوص مرگ او ابهامات زیادی وجود دارد. کیت هارینگتون نقش او را در این سریال بازی می کند.

........................................................................................................................................................

دنریس تارگریان/ Daenerys Targaryen

آخرین بازمانده رسمی خانواده تارگرین هاست. او در دوران نوجوانی کاملا زیر سلطه برادرش ویسریس بود. ویسریس که سودای بازپس گیری تاج و تخت خانواده اش را در سر داشت حاضر شد خواهرش را مجبور به ازدواج با کال دروگو یکی از بزرگترین فرماندهان قبایل جنگجوی دوتراکی کند اما عطش ویسریس در این زمینه زیاد از حد بود و باعث شد که به فرمان دنریس که بعد از ازدواج تبدیل به کالیسی یا ملکه دوتراکی ها شده بود، به دست کال دروگو کشته شود.

دنریس پس از آن که با توطئه مخالفانش در قبیله دوتراکی ها، شوهرش می میرد و پسر در شکمش را از دست می دهد، با در اختیار داشتن سه اژدهایی که نزد او سر از تخم درآوردند؛ به عنوان مادر اژدها راهی طولانی را طی می کند تا مثل برادرش تاج و تخت خانوادگی اش را پس بگیرد.

در این راه دنریس با جورا مورمنت که ابتدا منفعت طلبانه، سپس از روی احساس عمیقش نسبت به دنریس به او کمک می کند همراه می شود. او دختری است که قصد دارد به عنوان ملکه ای عادل و حامی مردم از او یاد شود و تلاش می کند انسان دل رحم و مهربانی باشد اما اتفاقات داستان او را از دختری ترسو به ملکه ای تبدیل می کند که به راحتی می تواند تصمیمات خشنی بگیرد. در حالی که زمستان نزدیک است او هر لحظه به جنگ با وستروس برای فتح تاج و تخت اجدادی اش نزدیک می شود. امیلیا کلارک نقش دنریس تارگریان را بازی می کند.

.........................................................................................................................................................

آریا استارک/ Arya Stark

آریا جوان ترین دختر و سومین فرزند لیدی کتلین و ادارد استارک است. او دختری است شجاع که برخلاف خواهر بزرگترش سانسا به مبارزه و اکتشاف علاقمند است. آریا دوست دارد شمشیربازی بیاموزد و در مسابقه ها و حتی جنگ ها شرکت کند؛ درست بر خلاف سانسا که علاقمند به فعالیت های مرسوم زنان نجیب زاده است.

آریا رابطه بسیار نزدیک با برادر ناتنی اش جان اسنو دارد. او در طی سفرهایش زیرکی و هوشیاری فوق العاده و توانایی بسیاری در تطبیق با شرایط سخت را از خود نشان می دهد.

پس از تراژدی خانواده استارک او در سفری اودیسه وار از وستروس خارج شده و به معبد خدایان بی چهره رسیده است؛ جایی که سرنوشتی عجیب در انتظار اوست. آریا تنها کاراکتری است که حداقل یک فصل مخصوص به خود در تمامی 5 کتاب داشته است. میسی ویلیامز نقش او را بازی می کند.

.........................................................................................................................................................

جیمی لنیستر/ Jaime Lannister

پدر واقعی سه فرزند سرسی برادر اوست. جیمی یک شمشیرزن بسیار ماهر است که در نتیجه خیانت خانواده اش به استارک ها و اسیر شدن در دست آنها آسیب های روحی و جسمی جبران ناپذیری می خورد.

جیمی به دلیل کشتن شاه دیوانه آن هم زمانی که عضو گارد پادشاهی بوده به لرد «شاه کش» معروف می شود. با این که یکی از افراد اصلی در پیاده کردن نقشه قتل رابرت باراتیون است اما کلا علاقه زیادی به سیاست یا توطئه چینی های درباران ندارد.

برخلاف خواهرش سرسی با تیریون رابطه خوبی دارد و حتی چندین بار او را از مرگ نجات می دهد. جیمی فصل به فصل در داستان تبدیل به آدم سمپاتیک تری شده و الان کمتر مخاطبی است که به اندازه سرسی از او متنفر باشد، ضمن اینکه نشانه هایی از علاقه به کسی خیر از خواهرش را زمانی که اسیر محافظ غول پیکر کتلین استارک یعنی برن از تارث بود از خود بروز داد که جای امیدواری دارد. نیکولیج کوستر والدائو بازیگر نقش جیمی لنیستر است.

.........................................................................................................................................................

پیتر بیلیش/ Peter Baelish

پیتر بیلیش که او را با نام انگشت کوچیکه هم می شناسند در یک خاندان کوچک و ناشناخته به دنیا آمده است. او که علاقه زیادی به کاتلین استارک داشت کل زندگیش را صرف تلاش برای فرار از مقام کوچکش و تبدیل شدن به چیزی فراتر کرده است.

بیلیش مهارت های قابل توجهی در تجارت و اقتصاد دارد. او همچنین استاد دسیسه های درباری است. نبوغ او تنها با میزان جاه طلبی و ترقیات سیاسی اش قابل مقایسه است.

او گاهی اوقات به خاطر غیر اشرافی بودنش توسط لردهای بالا مقام، دست کم گرفته می شود و همین موضوع آنها را دچار مصیبت های زیادی می کند اما هنوز هم کسی نمی داند در مغز او چه می گذرد. آیدن گلین نقش لرد بیلیش را بازی می کند.

.........................................................................................................................................................

سرسی لنیستر/ Cersei Lannister

همسر رابرت باراتیون، دختر تایوین لنیستر، برادر تیریون و جیمی لنیستر و مادر دو پادشاه. سرسی بی اندازه بی رحم و سیّاس است. تنها چیزی که می شناسد قدرت است. حاضر است همه چیز و همه کس را کنار بزند تا به قدرت برسد و اتفاقا به خوبی توانایی این کار را دارد.

جرقه های تراژدی خانواده استارک با نقشه شوم او علیه ادارد (ند) استارک آغاز می شود، آن هم زمانی که ادارد استارک فهمیده بود فرزندان رابرت باراتیون فرزندان واقعی او نیستند و بالطبع جانشینان او برای پادشاهی.

با همه اینها او دیوانه وار فرزندانش را دوست دارد و هر کسی که بخواهد ذره ای گزند یا آسیب به آنها برساند، سرسی را دشمن خود کرده است. او به شدت از تیریون متنفر است و حتی تمام تلاش خود را برای کشتن او به کار می بندد اما تیریون قفسر در می رود ولی در عوض به شکل گناه آلودی عاشق برادرش جیمی است.

البته سرسی با همه ادعایش در فصل پنج ضربه سنگینی خورد، ضربه ای که بی شک او را تبدیل به ماری زخمی و منتظر برای انتقام کرده است. لینا هیدی بازیگر نقش سرسی لنیستر است.

.........................................................................................................................................................

ملیساندر/ Melisandre

ملیساندر زنی مرموز است که اعتقاد کاملی به خدایش و تصاویری که به او در آتش نشان می دهد دارد. او با آرامش تمام با کسانی که به او شک دارند برخورد می کند و پیروان خدایان دیگر را مسخره کرده و به آنان فریب خورده می گوید.

برخلاف خیلی های دیگر که قدرت پیشگویی دارند، او به تفاسیرش از تصاویری که در آتش می بیند کاملا مطمئن است. او می کوشد خودش را فردی مرموز، ساکت و قدرتمند نشان دهد. او چندین بار استنیس باراتیون را با جادوهایش نجات داد که مهمترین کارش فرستادن جادوی سیاه برای رنلی برادر کوچک اسنیس و کشتن او بود.

ملیساندر با توجه به قدرت جادوگری اش یکی از معدود امیدهای بازگرداندن زندگی به جان اسنو است. کریس فن هوتن نقش ملیساندر را بازی می کند.

.........................................................................................................................................................

سانسا استارک/ Sansa Stark

سانسا درست برعکس آریاست. او مثل یک بانو بزرگ شده و نگرش مرسوم زنانه به محیط اطرافش دارد. به موسیقی، شعر، آوازخوانی، رقص، قلاب دوزی و سایر فعالیت های مرسوم زنانه علاقه دارد و مثل بسیاری از دختران هم سن و سال خود، عاشق آوازها و داستان های عاشقانه و پرماجراست، خصوصا داستان هایی در مورد شاهزاده های خوش قیافه اما با آغاز تراژدی خانواده استارک به منجلاب سهمگینی می افتد.

ابتدا زن جافری می شود، بعد زن تیریون و دست آخر هم همسر رمزی بولتن. او از زمان مرگ خانواده اش حتی یک روز خوش هم ندیده است. روز به روز آتش انتقام در سانسا شعله ورتر می شود و او را جسورتر می کند و در این مسیر، سادگی و معصومیت کودکانه اش بیشتر از بین می رود. سوفی ترنر نقش سانسا استارک را بازی می کند.

.........................................................................................................................................................

رمزی بولتون/ Ramsay Bolton

او یک دیوانه تمام عیار است. پسر نامشروع روس بولتون که تمام تلاشش این است که به اصل و نسب پدرش متصل شود تا به این ترتیب به جانشینی او و احتمالا حکومت بر سرزمین های شمالی برسد.

او سادیسم شکنجه و کشتن دارد. بلایی که او سر تیون گریجوی آورد را خدا سر بنده اش نیاورد؛ هیچ وقت. بعد از شاه جافری او را می توان لزج ترین و منفورترین شخصیت دنیای بازی تاج و تخت دانست. هر کس دیگری هم جای سانسا بود قطعا از دست این هیولا خودش را از بالای برج به پایین پرت می کحرد. اگر همین الان مارتین او را بکشد، قطعا همه دعا به جان این نویسنده خواهند کرد. ایوان رئون نقش رمزی بولتون را بازی می کند.

.........................................................................................................................................................

سمول تارلی/ Samwell Tarly

سمول فرزند نخست لرد رندیل تارلی و همسرش ملیسا فلورنت بود. لرد رندیل که از او به عنوان یکی از بهترین فرماندهان نظامی هفت پادشاهی یاد می شد، هر آنچه در توان داشت برای تربیت فرزندش به عنوان جانشینی مناسب انجام داد ولی سمول نتوانست جنگجوی خوبی شود.

وقتی به سم به سن بلوغ رسید، پدرش با صراحت به او گفت که لایق شمشیر اجدادی خاندانش نیست و اینکه باید به نگهبانان شب بپیوندد و نام خانوادگی اش را کنار بگذارد تا سد راه وراثت برادر کوچکترش نباشد.

سم در قلعه سیاه با جان اسنو آشنا و تبدیل به بهترین رفیق و حامی او می شود. او اولین کسی است که در طول داستان با استفاده از خنجر شیشه اژدها یکی از وایت واکرها را برای نجات دختری وحشی به نام گیلی می کشد.

در مهمترین لحظاتی که جان اسنو به او نیاز داشت او برای رسیدن به مقام استادی و حفظ جان گیلی و بچه کوچکش که به آنها علاقه پیدا کرده، قلعه سیاه را ترک می کند. سم با توجه به خصوصیاتش و سیر طبیعی تکامل شخصیتش احتمالا یکی از عناصر مهم بازی تاج و تخت خواهد بود. جان بردلی نقش سمول تارلی را بازی می کند.

.........................................................................................................................................................

داووس سیورث/ Davos Seaworth

داووس سیورث که عموما شوالیه پیاز نامیده می شود، در گذشته یک قاچاقچی بود اما بعد از قیام رابرت باراتیون به مقام شوالیگی رسید و تبدیل به وفادارترین و مورد اعتمادترین حامی اتنیس براتیون شد.

او مرد بسیار محتاط و عاقلی است که در بسیاری مواقع موجب نجات استنیس شد و استنیس تنها زمانی شکست خورد که او را در کنار خود نداشت.

او در پایان فصل پنج دوباره به قلعه سیاه بازگشته است و باید دید سرنوشت او در فصل های بعدی چه خواهد بود. بعید است مارتین که او را از چند مهلکه خطرناک نجات داده به این زودی ها بی خیال او شود. لیام کانینگهام نقش داووس سیورث را بازی می کند.

.........................................................................................................................................................

تئون گریجوی / Theon Greyjoy

تیان گریجوی تنها پسر زنده و وارث لرد بیلون گریجوی است که با پایان شورش گریجوی به عنوان گروگان به قیمومیت لرد ادارد استارک درآمد. خانواده استارک ها او را مثل پسر خودشان بزرگ کردند اما او خر نمک خورد و نمکدان شکاند و در زمانی که خانواده استارک ها مشغول جنگ بودند به وینترفل حمله کرد و برادر معلول استارک ها «برن» را بی خانمان کرد.

تئون دوران تلخی را زیر شکنجه های رمزی بولتون و بی توجهی های پدرش گذراند و به نظر می رسد دوران رستگاری اش با نجات سانسا آغاز شده. الفی الن نقش تئون گریجوی را بازی می کند.

.........................................................................................................................................................

برن استارک/ Bran Stark

برندون استارک که مختصرا برن نامیده می شود، دومین پسر لرد ادارد استارک است. زندگی برن بعد از سقوطی که به وسیله هل دادنش توسط جیمی لنیستر اتفاق افتاد و منجر به فلج شدنش شد، به طور کامل تغییر کرد و حالا او برای حرکت کردن نیازمند به خدمتکارشان هودور است.

او پس از فتح قلعه وینترفل توسط بولتون ها به همراه میرا، هودور و جوجن فرار می کند و بعد هم به دیوار که می رسد در چاهی آن سوی دیوار ناپدید می شود. هنوز خبری از او در دست نیست اما با توجه به اهمیت شخصیت برن او احتمالا در فصل شش به داستان بازمی گردد و نقش مهمی در روند ماجراها ایفا می کند. آیزاک همپستید - رایت نقش برن استارک را بازی می کند.

.........................................................................................................................................................

برین از تارث/ Brienne of Tarth

برین، دوشیزه تارث که گاهی اوقات دیگران به تمسخر او را برین خوشگله صدا می کنند، یکی از اعضای خاندان تارث است. او تنها فرزند زنده و وارث لرد سلوین تارث است. به دلیل درشت اندام بودن و ظاهر نخراشیده اش به زن ها شباهت ندارد و همیشه مورد تمسخر اطرافیانش بوده است.

برین محافظ قسم خورده رنلی باراتیون بود و او را به شدت دوست داشت. پس از مرگ رنی مصمم می شود انتقام او را از استنیس بگیرد اما مدتی بعد خود را متعهد می بیند که به دستور کتلین استارک جیمی لنیستر را به مقر پادشاهی ببرد و دختران کاتلین استارک را بازگرداند اما این اتفاق رخ نمی دهد و پس از مرگ کاتلین او قسم خورده جیمی لنیستری می شود که حالا رابطه خوبی با او پیدا کرده. جیمی به او دستور می دهد که سانسا استارک را پیدا کند و او راهی ماموریتی دشوار می شود که به نظر نتیجه و عاقبتش در فصل شش مشخص خواهد شد.

.........................................................................................................................................................

نگهبانان شب / The Night’s Watch

گروهی از مردان که در محل دیوار نگهبانی می دهند. لباس سرتاسر سیاه می پوشند و سوگند خورده اند که تا آخر عمر خود ازدواج نکنند و بچه دار نشوند. وظیفه نگهبانان شب حفاظت از وستروس در برابر خطر اقوام وحشی و موجودات افسانه ای سرزمین های شمالی است.

افرادی که داوطلبانه به این گروه پیوسته اند می توانند دیوار را ترک کنند اما مجرمین و فراری هایی که به دیوار تبعید شده اند همیشه همانجا می مانند و مجازات کسانی که سوگند خود را می شکنند مرگ است.

به خاطر لباس های سیاه شان به آنها کلاغ ها و برادران سیاه هم می گویند. در اهمیت نگهبانان شب همین کافی است که تمام جنگ های داخلی در وستروس به دلیل اطمینان آنها از محافظت شدن در برابر نیمه شمالی دیوار است. یعنی به عبارت دیگر وستروسی ها فعلا خوشی زیر دل شان زده وگرنه اگر دیوار سقوط کند، همه آنها در معرض نابودی قرار می گیرند.

.........................................................................................................................................................

مردمان آزاد (وحشی ها)/ Free Folk

به ساکنین شمال دیوار مردمان آزاد می گویند که اهالی وستروس به دلیل خشونت ذاتی آنها لقب وحشی ها را به آنها داده اند. سرزمین های آنسوی دیوار در تمام طول سال بسیار سرد است اما با این حال مردمان آزاد در آنجا سکوت دارند.

آنها در روستاهای کوچکی پراکنده شده اند و به صورت قبایل در سرتاسر آن سوی دیوار، از دورترین مناطق قابل دسترس تا نزدیکی های دیوار زندگی می کنند. آنها تاکنون چندین بار با هدف فتح دیوار به آن حمله کرده اند که هر بار از نگهبانان شب شکست خورده اند.

.........................................................................................................................................................

دیگران (وایت واکر)/ Others

این موجودات افسانه ای در سریال به نام «وایت واکر» معروف اند. «آدرها مرده نیستن. اونا عجیب، زیبا و فکر می کنم جن هایی از جنس یخ یا چیزی شبیه به اون هستند، نوع متفاوتی از زندگی، فرای انسان، موزون و خطرناکند.» این تعریف مارتین از وایت واکرهاست.

بنا بر افسانه ها، وایت واکرها اولین بار تقریبا 8000 سال پیش از وقوع داستان فعلی ظاهر شدند. در طول زمستانی که یک نسل طول کشید و دوره ای از تاریکی که به شب طولانی شناخته می شود.

آنها شمشیرزنانی ممتازند و از شمشیرهای نازک کریستالی استفاده می کنند که گفته می شود آنقدر سردند که هر جسمی را که با آنها در تماس باشد، خرد می کنند، از جمله شمشیرهای فولادی که نگهبانان شب در خدمت دارند.

شیشه اژدها و فولاد والریا تنها ابزاری است که می توان با آن وایت واکرها را نابود کرد. در داستان فعلی سمول تارلی و جان اسنو تنها کسانی هستند که توانسته اند وایت واکر بکشند.

.........................................................................................................................................................

وایت ها/ Wights

وایت ها انسان ها و موجودات مرده ای هستند که توسط وایت واکرها دوباره جان می گیرند، آن هم زمانی که سرمای درونی وایت واکرها آنها را لمس می کند. هر کس که در برابر وایت واکرها شکست می خورد، باید سوزانده شود، وگرنه مرده ها به عنوان خدمتکاران وایت واکرها دوباره برخواهند خواست.

اوج تقابل وایت ها و انسان ها برمی گردد به اپیزود هشت از فصل پنج، زمانی که جان اسنو برای نجات وحشی ها نزد آنها می رود و رفتن او همزمان می شود با حمله وایت واکرها به قبایل وحشی، نتیجه این حمله کشته شدن هزاران نفر از وحشی ها و جان گرفتن دوباره آنها در قالب وایت به دست فرمانده وایت واکرها بود.

آنها شباهت زیادی با زامبی ها دارند. به خاطر مرده بودن، دردی احساس نمی کنند و بی توجه به جراحت شان به جنگیدن ادامه می دهند.


گردآوری : گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
seemorgh.com/culture
منبع : مجله آهنگ ایده آل

تحلیل جز به جز فیلم محمد رسول الله

محمد رسول الله با کلمه «بسم الله الرحمن الرحیم» و یادداشتی از مجید مجیدی شروع می‌شود و لوگوی نام فیلم که با فضای فیلم متناسب است نقش می‌بندد؛ صحنه اولیه فیلم بر آمدن آفتاب است و اسبی با سوار به سوی بیننده می‌تازد. آغازی با صحنه‌های طلوع خورشید و صحرای عربستان و شهر مکه که با طراحی و بازسازی متفاوت بیننده را جذب خود می‌کند. این فیلم چهار ساعته که به 200 دقیقه در اکران خصوصی و در نهایت برای اکران در سینماها به 178 دقیقه کاهش یافت، مربوط به 12 سال از زندگی پیامبر از زمان بارداری آمنه است که در روایت تصویری از زمان شعب ابی‌طالب شروع و با فلاش‌بک به آبستن‌بودن آمنه بنت وهب رفته و تا 12 سالگی پیامبر و سپس بازگشت به زمان شعب و رهایی از آن به تصویر کشیده می‌‏شود.

استفاده از بازیگرانی چون علیرضا شجاع نوری در نقش عبدالمطلب، مهدی پاکدل در نقش ابوطالب، داریوش فرهنگ در نقش ابوسفیان، محسن تنابنده در نقش ساموئل یهودی، مینا ساداتی در نقش آمنه و ساره بیات در نقش حلیمه در کنار بازی گرفتن از این بازیگران به مدد دوبلورهای توانمندی چون منوچهر اسماعیلی به قدرت این فیلم کمک کرده است.

محتوا و فیلمنامه:

داستان این فیلم با پرداختن به روایاتی که هر یک از ما از دوران کودکی و در مراسم مختلف با آن آشناییم و می‏‌دانیم‌ و به مدد تصویربرداری و استفاده از جلوه‌های ویژه و روایت، متفاوت بر دل مخاطب می‌نشیند و مخاطب روایت را گم نمی‌کند. فیلم خوشبختانه از بار اتکای تحقیقاتی قوی و مناسبی برخوردار است. بیان مواضع و تلاش‌های یهود برای پیدا کردن پیامبر بعد از تولد و سکونت در حجاز و در آخر اقدام به کشتن پیامبر موضوعی است که شاید در فیلم «پیام‌آور» یا «محمد رسول‌الله»، ساخته مصطفی عقاد مغفول ماند حتی این موضوع که یهودیان عامل اصلی جنگ احزاب بوده و نیز هزینه جنگ‌ها علیه پیامبر را تامین می‌‏کردند جزو موضوعاتی است که به طور ماهرانه‌ای از پرداختن به آن امتناع شد. بنابراین توجه مجید مجیدی به این واقعه تاریخی ستودنی است؛ مبحث تایید کشیش مسیحی بر رسالت، حمایت و نجات پیامبر نیز قابل توجه است.

دیالوگ‌ها:

دیالوگ‌های فیلم در عین سادگی خلاقیت دارند به ویژه مکالمات یهودیان به زبان عبری و در قالب زیرنویس فارسی و نیز زبان حبشی از یک سو و لهجه و اجرای خوب بازیگران از سوی دیگر از نکات دیگری است که باید به مجید مجیدی در این باره نیز تبریک گفت. شاید یکی از بهترین دیالوگ‌ها از زبان ابوطالب بیان می‏‌شود؛ زمان انتخاب نام برای پیامبر که عبدالمطلب از درون خانه خدا بیرون می‌‏آید و می‌‏گوید «محمد» و مردم لب به اعتراض می‏‌گشایند و می‏‌گویند این نام خدایان نیست! این چه اسمی است؟ ابوطالب به جلو می‏‌دود و می‏‌گوید: «محمد» است، ستوده شده. ستایش بر او وعبدالمطلب فریاد می‌‏زند: «محمد».

تصویربرداری و جلوه‌های ویژه:

تصویربرداری این فیلم با توجه به لوکیشن‌های مختلف مثل دشت، کوه، بیابان، کلیسا، شهر مکه، دریا و بسیاری لوکیشن‌های دیگر با همه تنوع خاص خود به جذابیت و خسته نشدن مخاطب کمک کرده است. صحنه‌هایی چون حمله سپاه ابرهه به خانه خدا و نابودیشان و صحنه دریا و نجات زن و فرزندانش توسط پیامبر و آوردن ماهیان توسط موج دریا نمونه بارز تصویربرداری و جلوه‌های ویژه این فیلم است که سینمای نوین ایران در این عرصه را موجب خواهد شد.

کارگردانی و نمادسازی (مجید مجیدی):

تصاویر پیامبر که مجیدی مدت‌ها روی آن کار کرده بود و به دنبال چهره و اندامی بود که امام خمینی به آن علاقه داشتند، در فیلم به تصویر کشیده شده است، اما نه صورت پیامبر. در طول فیلم چه در زمان نوزادی و چه در دوران کودکی نشان داده نشد. پیامبر از نمای اُور شولدر نمایش داده می‌‏شد. مجیدی از زوایای مخالف با حرکات دوربین و بازیگر مخاطب را ترغیب و مجذوب می‏‌کرد تا ببیند در نهایت چهره پیامبر چگونه است اما در صحنه دریا که صحنه پایانی کودکی پیامبر است، چهره از نزدیک و با نور پوشانده شده است. نکته بعدی صحنه‌های مربوط به حضرت علی در سیاهی مختصری است که چهره و بدن قابل تشخیص نیست در یک صحنه، آن هم در ابتدای فیلم مشغول کمک به فقرا به تصویر کشیده می‌‏شود.

نمادسازی‌ها هنر دیگر مجید مجیدی است که در این فیلم به وفور می‏‌بینیم. صحنه رفتن ابوطالب به خانه پیامبر و سختی آن می‌‏تواند نماد هر کدام از ما باشد که در رسیدن به کمال و نقطه اصلی جا مانده‌ایم و یا باید به سختی تلاش کنیم؛ مجیدی شاید می‏‌خواهد بگوید راه رسیدن به خدا و ولایت حتی برای ابوطالب نیز سخت است. بالا بودن و دور بودن خانه نشان از تفاوت پیامبر دارد و اینکه او با وجود سختی‌ها و مردمی که دارد تنهاست. برخی صحنه‌ها که مربوط به بزرگی و کرامات پیامبر هستند را باید معرف سبک مجید مجیدی در فیلمسازی دانست. صحنه‌هایی چون صحنه چسبیدن قاصدک به لباس پیامبر و واژگون شدن قاصدک بعد از جدا شدن، از صحنه‌های تاثیرگذار فیلم است. صحنه پایانی فیلم نیز با همه حکمت و عرفان مد نظر مجید مجیدی ما را یاد دیالوگ بخشی از فیلم از زبان پیامبر می‌اندازد که خطاب به ماه می‏‌گوید هرجا که من هستم تو نیز هستی.

به هر حال «محمد رسول‌الله» معرفی درست پیامبر به جهان را سر لوحه کار خود قرار داده است كه می‌تواند به جهت این اتفاق مثبت، نگاهمان به آینده سینمای ایران مثبت باشد. این فیلم را به جهت عظمت باید دید؛ یک بار برای تامل و یک بار برای تعمق.

منبع : yjc.ir

گفتگو با حافظ ناظری درباره حواشی اخیر

حافظ درست شبیه به همایون شجریان بخش عمده ای از اشتهار خود را مرهون پدرش است با این حال او نیز مانند همایون سعی می کند ابداعات خود را داشته باشد.

آلبوم «ناگفته» یا «بُعد یازدهم» با آهنگسازی حافظ ناظری و آواز شهرام ناظری و حافظ ناظری، زمستان ۱۳۹۲ در آمریكا انتشار یافت. این آلبوم، بخش نخست پروژه «سمفونی رومی» بود و البته به اندازه کافی منتقد هم داشت.

ناظری که اخیرا به همراه پدرش برگزاری کنسرت هایی موسوم به “ناگفته” را در دستور کار قرار داده در تازه ترین گفتگوی تفصیلی خود ه نکات عجیبی را درباره نقد آثار و افعالش بیان کرده است.

اگر کسی می خواست آلبوم “ناگفته” مرا نقد کند باید می آمد تمام قطعاتی که من اجرا کرده ام را اجرا می کرد

وی با اشاره به اینکه منتقد یک آلبوم باید بتواند قطعات آلبوم را بنوازد ییان می کند: اگر كسی می‌خواست «ناگفته» را نقد كند باید می‌آمد مثلا تمام قطعاتی را كه من اجرا كرده‌ام، اجرا می‌كرد نه به این دلیل كه نشان دهد می‌تواند بلكه به این خاطر كه نشان بدهد می‌فهمد این چیست، بعد می‌گفت ناظری اینجا را چرا این طوری زدی؟ این خوب نیست و باید این طور می‌زدی.

نقد آلبوم موسیقی مانند نقد جراحی قلب باز فلان پزشک نامی!!!

وی ادامه می دهد: ولی یك موقعی من خودم نمی‌توانم كاری را انجام دهم و می‌آیم آن را نقد می‌كنم! متوجه حرفم می‌شوید؟ من نمی‌توانم عمل جراحی قلب فلان پزشك نامی را نقد كنم، وقتی چیزی از آناتومی قلب نمی‌دانم. نقدهایی كه نسبت به من و ناگفته شد كاملا احساسی بود.

شما خیلی در مورد من نمی دانید اما یواش یواش متوجه می شوید

ناظری که به توانایی های بالای خود اشراف فراوان دارد در جایی دیگر از گفتگو بیان می دارد: من از آن آدم‌ها هستم كه هیچ‌وقت برای كارهایی كه می‌كنم تاسف نمی‌خورم چون خیلی با منطق تصمیم می‌گیرم و انجامش می‌دهم. شما خیلی در مورد من نمی‌دانید اما یواش یواش متوجه می‌شوید.

چطور ممکن بود موجودی در ایران پیدا شود که این نوعی که من سه‌تار زدم، بنوازد؟!

حافظ خاطرنشان می سازد: تا یكی، دوسال دیگر صبر كنید و این اتفاقات یادتان باشد، ببینید كه چطور ممكن بود موجودی در ایران پیدا بشود و این نوعی كه من سه تار زدم بنوازد یا آن طور كه من آهنگ ساخته‌ام آهنگسازی كند یا به آن شیوه‌ای كه من خوانده‌ام آواز بخواند. هر سه اینها در یك مجموعه چیزی است كه به نظرم خیلی ویژه است…

یک عکس ساده در اینستاگرام با دوستم می گذارم میشود بزرگترین بحران موسیقی کشور

حافظ ناظری که در سالهای اخیر حرف و حدیثهای فراوانی هم درباره تصاویر صفحه اجتماعیش وجود داشته بیان می دارد: من یك عكس ساده در اینستاگرام با دوستم می‌گذارم می‌شود بزرگ‌ترین بحران موسیقی كشور! نمی‌دانم من باید عكس درخت بگذارم؟ هر كارم می‌شود تبلیغات، فتوشاپ… تازگی‌ها باید بیایم اندازه قدم را هم ثابت كنم و بگم قدم چقدر است! شما به همین‌ها فكر كنید ببینید چه فضایی درست شده!

منبع : روزنامه شرق

سیدنصرالله طباطبایی یکی از اعضای کانون دانشجویی توحید مونترال می‌گوید: استقبال مردم در اینجا از فیلم «محمدرسول‌الله(ص)» به حدی بود که بار اولی که اکران انجام شد، حدودا ۴۸ ساعت قبل از اکران فیلم، بلیط‌ها تموم شده بود.

به گزارش سرویس فرهنگی جام نیوز، چند روزی است که سینماها به تسخیر اثر اخیر مجید مجیدی درآمده است. این برای اولین بار است که یک محصول فرهنگی با مشخصات محتوایی شایسته انقلاب اسلامی، این‌گونه تبدیل به موجی فراگیر در رسانه‌های دنیا شده است.

آخرین فیلم مجیدی هم‌اینک در سینماهای تهران در حال فروشی بی‌سابقه است و همزمان چند روز گذشته چندین اکران را در جشنواره مونترال کانادا و به‌عنوان فیلم افتتاحیه جشنواره پشت سرگذاشته است.
 

خبرهایی که از این اکران منتشر می‌شد نشان از استقبال گسترده مردم از این فیلم داشت. استقبال از فیلم محمد رسول الله در مونترال کانادا به‌حدی بوده است که سینماهای نمایش‌دهنده پاسخگوی درخواست بازدیدکنندگان نبوده و به همین دلیل دو سانس دیگر به نمایش‌های فیلم محمد در حاشیه جشنواره جهانی فیلم مونترال اضافه شد.
 

یکشنبه 30 آگوست 2015 (8 شهریور ماه) از ساعت 18 الی 20 عصر به‌وقت مونترال کانادا، دانشجویان ایرانی در محل آمفی‌تئاتر بزرگ ژان تیمین دانشگاه مک‌گیل مونترال میزبان مجیدی بودند. در این جلسه که به‌همت کانون نور و کانون دانشجویی توحید برگزار شد حرف‌های جالبی درباره فیلم و شرایط ساخت آن زده شد.
 

در همین زمینه سید نصرالله طباطبایی، دانشجوی ایرانی و یکی از اعضای کانون دانشجویی توحید مونترال به تشریح وضعیت و شرایط نمایش فیلم «محمدرسول‌الله(ص)» در این شهر و در جشنواره فیلم مونترال پرداخته است.
 

طباطبایی در ابتدا می‌گوید: ایرانی‌های ساکن کانادا بسیار از فیلم محمد رسول الله(ص) در کانادا استقبال کردند چه قشر مذهبی و چه اقشار دیگر. ما چند گزارش را در روزنامه‌ها دیدیم که بودجه جشنواره امسال مونترال حدود 680 هزار دلار کاهش پیدا کرده بود اما با این وجود این فیلم توانسته بود مخاطبان بسیاری را به خود جذب کند.
 

وی افزود: بسیاری موفقیت این فیلم را به سیاست متصل می‌کردند و تعداد بسیار محدودی هم تجمعی را در روز افتتاحیه داشتند. آن کسانی که تجمع کردند همه از آنهایی هستند که اگر هر خبری شود که مربوط به ایران باشد جمع می‌شوند و مهم نیست که موضوع آن مسئله چه باشد. جالب بود که چند وقت پیش قبل از برگزاری جشنواره رئیس جشنواره با یکی از رادیوهای اینجا گفت‌و‌گو می‌کرد و مجری از او سوال کرد که آیا این مسئله نگرانی‌ای ندارد که برخی بخاطر این فیلم تجمع یا تظاهراتی داشته باشند؟‌ و او در پاسخ گفت که «آنهایی که به دنبال حقوق حیوانات هم هستند می‌توانند در این تجمع شرکت کنند چرا که در این فیلم چند فیل و شتر و دیگر حیوانات هم حضور دارند. هرکسی آزاد است که اعتراض داشته باشد اما من خیلی نگران این مسئله نیستم.»
 

این دانشجوی ایرانی ساکن در کانادا با اشاره به استقبال گسترده مردم از نمایش فیلم «محمدرسول‌الله(ص)» در جشنواره فیلم مونترال گفت: استقبال مردم در اینجا از فیلم «محمدرسول‌الله(ص)» به حدی بود که بار اولی که اکران انجام شد، حدودا 48 ساعت قبل از اکران فیلم، بلیط‌ها تموم شده بود و بار دومی هم که اکران‌های مجدد انجام شد، همین اتفاق افتاد و بلیط‌ها به همین سرعت فروش رفت و این اتفاق نشان دهنده آن است که استقبال بسیار خوبی از این فیلم شده است.
 

طباطبایی ادامه داد: ما چند ماهی تلاش کردیم که با آقای مجیدی ارتباط بگیریم و نتیجه این ارتباطات جلسه‌ای شد که در دانشگاه مک‌گیل برگزار کردیم و این جلسه‌ای بود که با وجود آنکه در آن روز و ساعت مردم اینجا برنامه‌های ویژه‌ و تعیین‌شده‌ای را برای خود دارند اما استقبال از برنامه خیلی خوب بود. ما به عنوان دانشجویان ایرانی که در اینجا حاضر بودیم در زمان ورود تیم آقای مجیدی در فرودگاه به استقبال آنها رفتیم و بدلیل اینکه ما در اینجا سفارت نداریم احساس کردیم و به آقای مجیدی هم گفتیم که بگذارید به شما در اینجا کمک کنیم و ایشان هم قبول کردند.
 

وی همچنین با اشاره به جلسه پرسش و پاسخی که با حضور مجید مجیدی در دانشگاه مک‌گیل برگزار شده بود، گفت: بسیاری از مخاطبانی‌ که به سالن آمده‌ بودند بدنبال دریافت پاسخ این سوال بودند که برای مثال مینا ساداتی که نقش حضرت آمنه را بازی می‌کرد برای این نقش چه حسی را داشته است؟
 

طباطبایی با اشاره به خاطره‌ای از یکی از اکران‌های فیلم «محمدرسول‌الله(ص)» در جشنواره فیلم مونترال گفت: در یکی از اکران‌ها اکثریت سالن را مسلمانان حاضر تشکیل می‌دادند و زمانی که آقای مجیدی برای شروع فیلم حاضران را به سلام و صلوات فرستادن بر پیغمبر دعوت کردند، تمام آن سینما صلوات فرستادند که من تابحال همچین چیزی را ندیده بودم. موهای تن آدم در آنجا سیخ می‌شد. یک خانم هم در آنجا صحبت‌ها را برای خارجی‌های حاضر به فرانسوی ترجمه می‌کرد.
 

عضو کانون توحید مونترال با اشاره به جو حاکم بر شهرهای کانادا و استان کبک گفت: جو مونترال خیلی دانشجویی است و به نظر می‌رسد جوان‌ها بدنبال دیدن اینچنین فیلم‌ها نیستند. من چند نفر را می‌شناختم که تازه مسلمان شده یا دین خاصی نداشتند اما کم‌کم به دین علاقه‌مند شده بودند ولی بعد از دیدن این فیلم بسیار خوشحال بودند.
 

وی افزود: فیلم جذابیت‌های بسیاری دارد اما باید توجه کرد که بسیاری از آنهایی که ما در اینجا آنها را اهل‌کتاب می‌شناسیم معمولا اطلاعات بسیار کمی از دین و ایمانشان دارند. آنچنان اطلاعات زیادی در روز به اینها می‌رسد که دیگر جایی برای اطلاعات دینی باقی نمانده و در رده بی‌دین‌ها قرار می‌گیرند.
 

طباطبایی ادامه داد: مردم در اینجا به این باور هستند که بدون دین و ایمان هم کارها جلو می‌رود و کسی دیگری را نمی‌کشد و کارها جلو می‌رود. اگر این افراد این فیلم را ببینند بسیار برای آنها جذاب خواهد بود و این فیلم هم بنظر می‌آید که این کار را می‌کند و این کار را می‌کرد که اگر اینگونه افراد که تفکرات دینی نداشته این فیلم را ببینند احساساتشان برانگیخته شده ولی البته اتفاقات و معجزاتی  که در این فیلم می‌افتد به گونه‌ای نیست که نظر اینگونه فردی را نسبت به دین عوض کند اما احساسات آنها بخاطر این مسائل برانگیخته می‌شود.

منبع : تسنیم

منتقد سینمایی گاردین اگرچه حتی یک بار نیز به نام ایران اشاره نمی کند، اما نتوانسته وجد و هیجانش از تماشای فیلم محمد رسول الله (ص) را پنهان سازد.

فیل هواد، منتقد گاردین از جمله نخستین منتقدان مطرح غربی است که پس از تماشای فیلم محمد رسول الله (ص) به تمجید از این فیلم پرداخته است.

منتقد گاردین نتوانسته وجد و هیجانش را از تماشای فیلم پنهان کند اما به شکل آشکاری نشان می دهد که دلش نمی خواهد امتیازها و افتخارات فیلم نصیب سینمای ایران و حتی کارگردان آن شود و تلاش کرده هربار که به نکته مثبتی اشاره می کند، در جمله بعدی، با به رخ کشیدن فیلم های دیگر، حلاوت تحسینش را پس بگیرد و یا کمرنگ کند.

در این مطلب که با عنوان "محمد رسول الله؛ بازگویی خاطره انگیزی از ظهور اسلام" منتشر شده، آمده است که این نخستین فیلم درباره زندگی محمد (ص) نیست و پیش از این مصطفی عقاد فیلم پیامبر (ص) را بر اساس روایات قرانی و تاریخی ساخته بود.
 

وی سپس به هزینه 40 میلیون دلاری و حضور چهره های مطرح بین المللی در ساخت فیلم اشاره کرده و با بیان صحنه هایی از تولد پیامبر (ص) و نوجوانی ایشان، محدودیت در نشان دادن چهره شخصیت اصلی فیلم را از چالش های آن برمی شمرد.
 

هواد پس از بازگویی نحوه آغاز فیلم، به فلش بک های مربوط به پیش از تولد پیامبر (ص) اشاره کرده و صحنه های مربوط به حمله سپاه ابرهه را تمجید می کند، اما افتخار آن را یکجا به نام ویتوریو استورارو می زند و اضافه می کند که البته فیلم "نوح" از لحاظ تکنیکی، بالاتر از ساخته مجیدی است.

هواد درباره دکور فیلم نیز نگاه تحسین برانگیزی دارد، اما این امتیاز را نیز از آن "کرکا کلیاکوویچ" و طراح لباس آن، مایکل او کانر می داند و اضافه می کند که این برتری، از سطح عملکرد حرفه ای مجیدی بالاتر است.
 

با وجود این، هواد ناچار به تمجید از نوع داستان پردازی و روایتگری کارگردان می شود و می نویسد که مجیدی در قالب و سبکی زیبا، دیدگاه برگرفته از اعتقادات حماسی اش را روایت می کند بطوری که حتی اشخاصی که آشنایی چندانی با اسلام ندارند هم با آن ارتباط برقرار می کنند و جذب می شوند.
 

منتقد سینمایی گاردین در ادامه به برخی جلوه های ویژه و صحنه های رویایی فیلم اشاره کرده و آن را همانند تاکید بر شرایط اجتماعی آن روزگار، برگرفته از احساسات مجیدی می داند.

هواد بار دیگر با اشاره به جذابیت دکور فیلم می نویسد که مجیدی نشان می دهد که اسلام در جامعه ای خشن و بت پرست متولد شده و این موضوعی است که احمق های داعش تلاش می کنند آن را انکار کرده و یا در قبالش سکوت کنند.
 

این نویسنده انگلیسی در خاتمه تصریح می کند که این فیلم، به طرز روشنفکرانه ای صادق، متعهد و شاعرانه است اما امیدواریم مجبور نباشیم آن را «شجاعانه» بخوانیم.

* سی و نهمین جشنواره فیلم مونترال از 27 آگوست تا 7 سپتامبر در کانادا برگزار می‌شود و فیلم محمد رسول الله (ص) به عنوان فیلم ویژه این جشنواره حضور دارد و در دو سینمای مونترال نمایش داده می شود.
 

* پیش از نمایش فیلم، چند نفر از مخالفین سیاسی ایران در مقابل محل نمایش فیلم تجمع کرده و شعار می دادند اما در مواجهه با خیل عظیم تماشاگران و علاقمندان به فیلم، ناپدید شدند.
 

* در مراسم آغازین پیش از نمایش فیلم، سرژیک لوزیک، رئیس جشنواره مونترال، نخستین نمایش جهانى فیلم ”محمد رسول الله(ص)» را افتخار ماندگارى براى تاریخ این جشنواره دانست و تأکید کرد: این اشتیاق با فروش کامل تمام ظرفیت نمایش‌هاى این فیلم ثابت شده است.
 

* در نشست خبرى سازندگان فیلم نیز، یک منتقد فرانسوى گفت: آنچه ما با تماشاى این فیلم دریافت کردیم تعجب و شگفت‌زدگى از اسلام و از بی‌طرفى سینماى ایران بود، تصورى که از اکنون و با این اثر براى همیشه نگاه‌ها را تغییر خواهد داد.

منبع: شبکه خبر

عکس های شاهرخ استخری

شاهرخ استخری سفری به اروپا کرده و گویا به کشورهای هلند و بلژیک رفته است.

او عکس هایی از این سفرش را در صفحه شخصی اش به اشتراک گذاشته است.

کمک کردن پناه دختر شاهرخ استخری به نوازنده خیابانی

شاهرخ استخری و دخترش

شاهرخ استخری در خارج از کشور

بیوگرافی شاهرخ استخری :

شاهرخ استخری متولد ۱۴ مهر ۱۳۵۹ در تهران می باشد.

از جمله فعالیت های او می توان به دلنوازان، فاصله‌ها، ساعت شلوغی، سوگند و... اشاره کرد.

شاهرخ استخری متاهل است و دختری به نام پناه دارد که در مرداد ماه سال ۱۳۹۲ بدنیا آمد.

عکس محمدرضا گلزار

محمدرضا گلزار مدتی است که قرارداد جدیدی برای حضور در یک فیلم هندی بسته است.

گلزار ساعاتی پیش پوستری منتشر کرده است که در کنار آمیتاب باچان حضور دارد!

البته او هیچ توضیحی درمورد این عکس نداده است و مشخص نیست چنین عکسی واقعا وجود دارد یا خیر!!؟

عکس محمدرضا گلزار در کنار آمیتاب باچان

عکس صابر ابر و دختر مهناز افشار

صابر ابر بازیگر کشورمان عکس جدیدی از خود به همراه دختر مهناز افشار , لیا منتشر کرده است.

صابر ابر با انتشار عکس زیر نوشت:

****

«در گوش ليا جانم يه چيز گفتم :

دعا كن برای روزهای خوب...

صدای تو بيواسطه به خدا ميرسد.

.....

خدا تو رو برای ما حفظ كنه....»

عکس صابر ابر در کنار دختر مهناز افشار

امیرحسین مقصودلو ملقب به تتلو خواننده معروف رپ که پس از انتشار توبه نامه و اعلام دستبوسی مقام معظم رهبری مورد هجمه مخاطبان قرار گرفته است با انتشار عکس زیر در صفحه فیس بوک خود نوشت:

مراسم فرش قرمز فیلم «چهارشنبه 19 اردیبهشت»

فیلم سینمایی «چهارشنبه 19 اردیبهشت» ساخته وحید جلیلوند، تنها نماینده سینمای ایران در هفتاد و دومین جشنواره فیلم ونیز است.

مراسم فرش قرمز «چهارشنبه 19 اردیبهشت» با  حضور وحید جلیلوند، علی جلیلوند، امیر آقایی، نیکی کریمی و ابرتو باربرا در هفتاد و دومین جشنواره فیلم ونیز برگزار شد.

نیکی کریمی، امیر آقایی، شاهرخ فروتنیان، برزو ارجمند، سحر احمدپور و ... در فیلم «چهارشنبه 19 اردیبهشت» بازی می کنند.
 
عکس های فرش قرمز فیلم «چهارشنبه 19 اردیبهشت» در جشنواره ونیز را ببینید:

عکس امیر آقایی، نیکی کریمی، وحید جلیلوند و ابرتو باربرا در فرش قرمز ونیز

عکس امیر آقایی، نیکی کریمی، وحید جلیلوند در فرش قرمز جشنواره ونیز

عکس نیکی کریمی در فرش قرمز جشنواره ونیز

عکس امیر آقایی در فرش قرمز جشنواره ونیز

نیکی کریمی در فرش قرمز فیلم "چهارشنبه 19 اردیبهشت"

امیر آقایی در فرش قرمز فیلم "چهارشنبه 19 اردیبهشت"

عوامل فیلم "چهارشنبه 19 اردیبهشت" در جشنواره فیلم ونیز

منبع :سیمرغ

عضو هیئت رئیسه شورای شهر تهران در یادداشتی دررابطه بافیلم«محمدرسول الله (ص)» خاطره ای جالب ازاکران ویژه فیلم مجیدی برای سردار سلیمانی روایت می کند.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،  اربعين سال گذشته خادمي زوار را بر عهده داشتم. هر لحظه كه بين نجف تا كربلا كار زائران اربعین حسینی را سامان مي داديم، دلهره اي داشتم كه امنيت این زائران چه مي شود. اما هرگاه اين نگراني به ذهن ام خطور مي كرد همان لحظه زائري را مي ديدم كه عكسي از «حاج قاسم سليماني» بر كوله پشتي يا لباس خود الصاق كرده بود. همواره غبطه مي‌خوردم و مي‌خورم كه چرا اين توفيق را ندارم كه در ركاب او براي عزت اسلام، مجاهدت كنم.

۱- اربعين و آذرماه گذشت. اسفند شد و فصل اكران هاي خصوصي فيلم «محمد رسول‌الله» رسيد؛ يك اكران در خاطرم جاودانه شد. «سردار قاسم سليماني»، خانواده عماد مغنيه از جمله فرزند كوچك ايشان، «مصطفي مغنيه» و افراد ديگري نيز از جريان مقاومت در اكران فيلم حضور داشتند. جملاتي را كه شنيده ام، «نقل به مضمون» مي كنم كه آن سردار بزرگ پس از اکران فیلم در سالن وزارت ارشاد از جاي برخاست و در كمال تواضع گفته بود: «سال ها فكر مي كردم كاري كه دوستانم در حوزه جبهه نبرد انجام مي دهند، جهاداكبر است اما بعد از ديدن «محمد رسول‌الله»(ص) آقاي مجيدي، دريافتم كه «جهاداكبر» را ايشان در حوزه فرهنگ و هنر انجام مي دهند.»

و جملات ديگر در وصف اين كارگردان بزرگ ايراني و فيلم ارزشمند «محمد رسول‌الله»(ص) بيان كردند و در پايان این اکران خاطره انگیز سردار به نشانه سپاس از مجیدی انگشتر خود را به مجيدي هديه دادند. وصف و بازگويي نحوه مواجهه تاريخي خانواده شهيد مغنيه با اين فيلم و اصرار دخترشان كه در آن جلسه حضور نداشت براي مشاهده اين فيلم كه منجر به سفر چندي پيش آنها به تهران شد؛ زواياي ديگري از جلسه و ماجراست كه به وقتش عوامل فيلم آن را بازگو خواهند كرد.

غرض از بيان آن اكران خاطره انگيز اين بود كه سردار سليماني در كمال خضوع جهاداكبر را در فيلم مجيدي ديده بود اما كيست كه نداند مجاهدتهاي سردار موجب اين آرامش و امنيت شده است و بستري را فراهم كرده كه بزرگاني چون مجيدي بتوانند به خوبي و با چيره دستي فيلمي بسازند كه مجاهدتي بزرگ و عامل عزت امت اسلامي شود.

بايد بر دستان «سليماني» و «مجيدي» بوسه زد كه ايثارگرانه در اين فضاي پر از هياهو مجاهدت كردند و اكنون انگشتر قاسم سليماني در دستان «مجيدي» است. اين انگشتر در دستان مجاهدان عرصه اقتصاد، سياست و فرهنگ مي تواند باشد تا امت اسلامي جهشي بزرگ را تجربه نمايد.

٢- تاكنون در دنياي اسلام دو فيلم براي وجود پربركت حضرت پيامبر(ص) ساخته شده است. يكي پيامبرِ«مصطفي عقاد»(۱۹۷۶) و اين بار «محمد رسول‌الله» مجيدمجيدي(۲۰۱۵). كار ماندگار و به يادماندني «عقاد» برش هايي زيبا از دوران زندگی پيامبر بود و داستاني يكدست نبود اما روايت مجيدي هر چند در مورد دوران كودكي حضرت ختمي مرتبت(ص) است اما روايتي يك دست و فيلم داراي داستان و سناريويي كامل است.

۳- فيلم با استحكام و قوت اين باور اصيل را بيان مي دارد كه محمد(ص) پيامبر خاتم است و ساير اديان پيش از او منسوخ و آنچه خدا از اكنون از بندگان مي خواهد، ايمان به «اسلام» است. در طول فيلم يك يهودي كه شباهت هاي بسياري با صهيونیست هاي امروزي دارد؛ تمام تلاشش را در محو محمد(ص) انجام مي دهد. با اين همه برخلاف همه فيلم هاي هاليوود، هيچ جسارت و توهيني به اديان و بزرگان آنها نمي شود و تعامل زيباي اسلام با مسيحيت و حتي يهوديت را مي بينيد. به نظرم حتي اگر يك مسيحي نيز فيلم «محمد رسول‌الله» را ببيند حس خصومت و دشمنی را نخواهد داشت. در ميان يهوديت هم لايه هاي افراطي و خشن آن(به قرائت من صهيوينست ها) نيز به روشني از ساير يهوديان جدا شده است.

۴- زنده به گور كردن دختران، يكي از دردناكترين روايت هاي تاريخ بشري است. مجيدي اين ماجراي سياه را به گونه اي روايت مي كند كه بيننده در کلام محمد(ص) «اميد» را یافته و در نهاد وجودي مخاطب جوانه مي زند. چيزي كه متاسفانه بسیاری از فيلم سازان ايراني از آن بي بهره بوده و گويي اميد تنها پارامتري است كه به آن نمي انديشند.

روایت بي همتاي مجيد مجیدی از اتفاق بزرگ عام‌الفیل، حمله سپاه ابرهه به کعبه و صحنه جذاب فيلم از دفاع ابابیل و همچنین سکانس‌ها و ديالوگ هاي مربوط به تولد حضرت محمد(ص)، جوشیدن آب زمزم، شکستن زنجیره ‌بت‌های داخل کعبه و درخشش آسمان پرستاره همراه با موسیقی متن بیننده را مات و مبهوت خود مي نمايد و حتی صحنه‌ دویدن شتر به سمت منزل عبدالمطلب و نشستن در حیاط منزل و چگونگي روایت وصال حلیمه، دایه پیامبر به ایشان یا قسمتهايي از فيلم كه مربوط به زنده به گور كردن دختران است و نحوه برخورد مهربانانه رئوفانه و رحیمانه پیامبر، همه و همه چيره دستي مجيدي را نشان مي دهد كه توانسته قطره كوچكي از مهرباني هاي محمد(ص) به روي پرده سينما بياورد.

۵- شايد برخي دغدغه مندان نگران اين باشند كه با جوسازي هاي جريان وهابيت در كشورهاي اسلامي مانع از اكران اين فيلم شوند اما تجربه نشان داده همه اين جوسازي ها موجب خواهد شد فيلم در قالب های غیررسمی و در فضاي وب با اقبال جهان اسلام ديده شود.

اما چه شگفت انگيز و معجزه آسا كه وقتي همه دنيا از هاليوود تا داعش دست به دست هم داده تا چهره خشن از اسلام و پيامبر مهرباني ها را به تصویر بکشند؛ فيلم «محمد رسول‌الله» اين فضا را شکسته و كار مخلصانه اينگونه است به موقع مي آيد و به موقع دل ها را از زنگار و غبار روزگاران مي زدايد.

منبع:مهر

مجید میرفخرایی برای بازبینی از لوکیشن و طراحی دکور فیلم سینمایی «سلام بمبئی» ده روز دیگر به هندوستان سفر می کند.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان ، مجید میرفخرایی درباره جدیدترین فعالیت های سینمایی خود گفت: با گروه فیلم سینمایی «سلام بمبئی» به کارگردانی قربان محمدپور ۱۰ روز دیگر به هند سفر می‌ کنیم تا هم مذاکرات نهایی با بازیگران بالیوود انجام شود هم من قبل از شروع کار بتوانم از لوکیشن‌ها بازدید داشته باشم و برای طراحی دکور تصمیم بگیرم.

وی افزود: بیشتر مذاکره‌ها بین عوامل ایرانی و هندی انجام شده و سفر بعدی ما قطعی کردن یک سری مسایل باقی مانده و بستن قرارداد با بازیگرانی است که حضورشان مشخص است. از جمله عکس هایی که پیش‌تر برای من ارسال شد تا برای طراحی لباس اقدام کنم آمیتاب باچان و ديا ميرزا بازیگر هندی است که ملکه زیبایی هند در سال ۱۹۹۲ شد.

میرفخرایی اظهار کرد: این خانم هم به اندازه آیشواریا رای بازیگر مطرح بالیوود بین مردم کشورش محبوبیت دارد. ضمن اینکه از ایران هم علاوه بر محمدرضا گلزار یک بازیگر مطرح ایرانی دیگر در نقش دوست صمیمی گلزار حضور دارد.

وی در پایان بیان کرد: همچنین به تازگی طراحی صحنه و لباس فیلم «خانه دیگری» به کارگردانی بهنوش صادقی را به پایان رساندم و فیلم های «رستاخیز» ساخته احمدرضا درویش و «چهارشنبه خون به پا می شود» به کارگردانی حماسه پارسا را در انتظار اکران دارم. «دوران عاشقی» کاری از علیرضا رئیسیان هم در حال حاضر روی پرده اکران است و جزو کارهای مورد علاقه خودم محسوب می شود.

طی مراسم جشن تکلیف آرمیتا رضایی نژاد، تنها یادگار «داریوش رضایی‌نژاد» از شهدای هسته ای از سوی رهبر معظم انقلاب یک جلد قرآن کریم مزین به دست نوشته ایشان و یک عدد چفیه به آرمیتای ۹ساله هدیه شد.جشن تکلیف آرمیتا رضایی نژاد، تنها یادگار «داریوش رضایی‌نژاد» از شهدای هسته ای که در تالار شهر مشهد مقدس برگزار شد. مقام معظم رهبری به مناسبت به سن تکلیف رسیدن آرمیتا رضایی‌نژاد برای وی یک جلد قرآن کریم مزین به دست نوشته ایشان و یک عدد چفیه به عنوان هدیه‌ فرستادند.این هدیه با حضور جمعی از مسئولان استانی و شهری در محل تالار شهر مشهد مقدس به آرمیتا رضایی نژاد اهدا شد.

جشن تکلیف آرمیتا رضایی نژاد

جشن تکلیف آرمیتا

عکس جشن تکلیف آرمیتا

هدیه رهبری به آرمیتا رضایی نژاد

هدیه رهبری برای جشن تکلیف آرمیتا رضایی نژاد

عکس هدیه رهبری برای جشن تکلیف آرمیتا

هدیه رهبری برای جشن تکلیف آرمیتا

قرآن هدیه رهبری برای جشن تکلیف آرمیتا

منبع:فرارو

اخبار فرهنگی و هنری - در این تصویر محمدرضا گلزار در کنار بازیگری با گریم صدام دیکتاتور معدوم عراق دیده می‌شود.

علی احمد‌زاده کارگردان فیلم «مادر قلب اتمی» تصویری از این فیلم را منتشر کرده که به گفته‌ی خودش قرار بوده تا زمان اکران لو نرود. در این تصویر محمدرضا گلزار در کنار بازیگری با گریم صدام دیکتاتور معدوم عراق دیده می‌شود.

احمدزاده که این عکس را در صفحه‌ی اینستاگرامش به اشتراک گذاشته، از اکران فیلم «مادر قلب اتمی» در جشنواره‌ی زوریخ خبرداده و نوشته: «قرار بود تا زمان اکران، این عکس و این کاراکتر لو نرود، اما انگار شرایط برای من نامعلوم تر از این حرف‌هاست.»

اشاره احمدزاده به سرونشت این فیلم است که نه در جشنواره فجر سال گذشته پذیرفته شده و نه اقدامی برای اکران آن صورت گرفت. در این فیلم بازیگرانی چون ترانه علیدوستی، پگاه آهنگرانی، محمدرضا گلزار، مهرداد صدیقیان و اشکان اشکانی به ایفای نقش می‌پردازند.
این فیلم 8، 10 و 12 مهر در جشنواره‌ی زوریخ اکران خواهد داشت.

فیلم مادر قلب اتمی

این فلیم اگرچه در جشنواره فیلم فجر پذیرفته نشد، اما در جشنواره فیلم برلین حضور داشت.
پیش از این اعلام شده بود که داستان فیلم دوم احمد زاده درباره‌ی دو دختری است که از خانه بیرون می‌آیند و مجبورند یک شب تا صبح را در بیرون از خانه سپری کنند. پیش از این اشاره‌ای به حضور صدام یا شخصیتی با این چهره در فیلم نشده بود. احمدزاده پیش از این فیلم «مهمونی کامی» را ساخته بود که این فیلم هم نه در جشنواره‌ی فیلم فجر پذیرفته شد و نه به اکران عمومی درآمد.

منیع - خبرآنلاین

اخبار فرهنگی و هنری - آیت‌الله «سیدحسن خمینی» در دیداری صمیمی با اهالی موسیقی و هنر، به بیان دیدگاه‌ها و نقطه‌نظرات‌شان پرداختند.

یادگار امام خمینی (ره) جمعه شب در حالی که تعدادی از چهره‌های موسیقی، اهالی هنر و «فرزاد طالبی» (سرپرست دفتر موسیقی وزارت ارشاد) در حسینیه جماران حضور داشتند با اشاره به قابل جبران بودن تمام اشتباهاتی که برخی از چهره‌ها در دوره‌های مختلف دچارشان شده‌اند توضیح داد: «اگر از ده نفر، نُه نفر راه را اشتباه رفتند و تنها یک نفر مسیر را صحیح رفت، باز هم راه بازگشت برای همه آن نه نفر وجود دارد.

همه اشتباهات قابل جبران‌اند و امیدوارم فضای فرهنگی کشور همواره مسیری رو به جلو داشته باشد تا اهالی این حوزه با خیالی آسوده، بتوانند به خلق آثاری با بهترین کیفیت بپردازند.»

 در ادامه این مراسم که با حضور چهره‌هایی چون علی عبدالمالکی، احسان حق‌شناس، محمد زارع، یاحا کاشانی، مهدی کاشی، سیاوش خیرابی، مهدی ماهانی، محسن افشار، سامی آهنگری و... برگزار می‌شد، سرپرست دفتر موسیقی وزارت ارشاد نیز به ایراد سخنرانی پرداخت.

فرزاد طالبی در بخشی از صحبت‌هایش گفت: «موسیقی همواره در دوره‌های مختلف کمک‌های شایانی به انقلاب کرده ولی هرگز نتوانسته آن‌طور که حق‌اش است، در جامعه خودی نشان دهد و در حق‌‌اش اجحاف شده است.»

در ادامه این برنامه نیز «یاحا کاشانی» پشت تریبون قرار گرفت و به ترانه‌خوانی پرداخت. گفتنی است مشابه این دیدار در هفته‌های گذشته با اهالی موسیقی سنتی برگزار شده بود که به دلیل عدم دعوت از رسانه‌ها، گزارش آن دیدار رسانه‌ای نشد. البته در دیدار جمعه شب نیز اهالی رسانه و عکاسان خبری دعوت نشده بودند.

مننبع - موسیقی ما

علی شهیدیان روابط عمومی «خندوانه» خبر حضور محمود احمدی‌نژاد در این برنامه را تکذیب کرد.

احمدی نژاد به خندوانه نمی آید
یکی از سایت‌های منتسب به برنامه خندوانه با انتشار عکسی از رامبد جوان و محمود احمدی‌نژاد خبر از حضور او در برنامه «خندوانه» داد. اما علی شهیدیان روابط عمومی برنامه «خندوانه» در گفت‌وگویی کوتاه، باتکذیب این موضوع گفت: آقای احمدی‌نژاد قرار نبوده و نیست که در برنامه «خندوانه» حضور داشته باشند.

«خندوانه» که هر شب از شبکه نسیم روی آنتن می‌رود تا به حال میزبان میهمانان زیادی در عرصه‌های مختلف فرهنگ، هنر، دانش و …. بوده است. پس از موفقیت این برنامه، وبلاگ‌ها و صفحات زیادی با نام این برنامه‌ی تلویزیونی راه اندازی شده که بسیاری از آن‌ها هیچ ارتباطی با عوامل این برنامه تلویزیونی ندارد.

منبع - خبرآنلاین

نظر منتقدان درباره فیلم محمد رسول الله

ورایتی در جدیدترین مطلبی که درباره فیلم «محمد رسول الله(ص)» نوشته آورده است: مجید مجیدی نخستین ایرانی كه نامزد اسكار فیلم خارجی زبان شد (در سال ۱۹۹۷ برای «بچه های آسمان») به عنوان سازنده گران‌ترین فیلم تاریخ كشورش نیز شناخته شده است. این فیلم كه از سبكی كلاسیك بهره می‌گیرد، داستانی حماسی تاریخی و بلند را با عنوان «محمد رسول الله» تصویر كرده و با بودجه حدود ۴۰ میلیون دلاری از نام‌های بزرگی در پشت صحنه بهره گرفته است.

ویتوریو استارارو و ای.آر.رحمان از جمله این افراد هستند كه در كنار بخش جلوه‌های ویژه، این فیلم ۱۷۱ دقیقه‌ای حماسی را به عنوان نخستین فیلم از سه گانه‌ای كه قرار است ظرف هفت سال ساخته شود، شكل داده‌اند. در عین حال می‌توان نتیجه فیلم را پیش بینی كرد كه بیشتر باید چیزی شبیه فیلم‌های دهه ۱۹۵۰ هالیوود درباره موضوع‌های حماسی و مذهبی باشد تا شبیه «نوح» دارن آرنوفسكی یا حتی كارهای پیشین مجیدی.

آلیسا سیمون منتقد ورایتی سپس با بیان پیشینه آثار مجیدی و نام بردن از فیلم‌های مشهور وی می‌نویسد: این فیلم زندگی حضرت محمد (ص) را از زمان تولدش تا سن ۱۲ سالگی تصویر می‌كند و به دلیل معذوریت‌های مذهبی از تصویر چهره ایشان خودداری می‌كند. مجیدی سعی دارد تا آنجا  كه ممكن است با صحنه‌های اكشن (جنگ‌های افسانه‌ای، تعقیب در بازارها، زائران گرد كعبه، مبارزه با كاروان شترها، یورتمه رفتن اسب‌ها در بیابان) به فیلم روح ببخشد، اما ژانر اكشن نقطه قدرت این فیلمساز نیست. این صحنه‌های كلیشه‌ای، در تركیب با جلوه‌های تصویری ویژه زیبا، بیشتر می‌تواند نسخه‌ای درجه دو از سبك سینمایی پذیرفته شده غربی باشد.

نكته مشكل‌آفرین دیگر حداقل برای تماشاچیان خارجی این است كه آن‌هایی كه با داستان اسلام و داستان مردی كه آخرین پیامبر مسلمانان است آشنایی ندارند، در آن كمی تا حدودی گم خواهند شد. با توجه به رشد توجه بین‌المللی نسبت به اسلام و اینكه این فیلم احتمالا كاندیدای رسمی ایران در بخش فیلم خارجی زبان اسكار خواهد بود، سرمایه‌گذاری كردن در زمینه تهیه اطلاعات پس‌زمینه‌ای مرتبط كار مثبتی بود و به بینندگان غیرمسلمان رابطه بین شخصیت‌های اصلی،‌ اینكه بنی‌هاشم چطور به قبیله قریش مرتبط می‌شد و چه كسی داشت چه را می‌پرستید و كجا حكمرانی می‌كرد، توضیح می‌دهد. در حال حاضر، برداشت اصلی كه می‌توان از فیلم داشت این است كه اسلام، یهودیت و مسیحیت ارزش‌ها و ریشه‌های مشابه دارند.

منتقد ورایتی با توضیحی درباره شرایط بعثت حضرت محمد (ص) و رابطه خاندان ایشان با مشرکان، توضیحی درباره تاریخ صدر اسلام برای خواننده غیرآشنا با اسلام بیان می کند و در ادامه می افزاید: مجیدی با نشان ندادن چهره حضرت محمد(ص) و فیلمبرداری او از پشت به سنت اسلامی احترام می‌گذارد. در كنفرانس خبری، او توضیح داد كه با همراهی استورارو دوربینی را به طور اختصاصی تنظیم كردند تا از دیدگاه پیامبر فیلمبرداری كند اما از آنجا كه بخش مركزی فیلم به دوران زندگی حضرت محمد(ص)  قبل از بدل شدن به پیغمبر اسلام می‌پردازد، می‌توانیم صدای بازیگرانی كه نقش او را در سنین ۶، ۸ و ۱۲ سالگی ایفا می‌كنند بشنویم. اما در صحنه‌های پایانی فیلم كه ۵۰ سال بعد اتفاق می‌افتند، كلمات او را عمویش ابوطالب بیان می‌كند.

 با وجود اینكه فیلم‌های اولیه مجیدی به مساله خلوص معنوی كه از عشق از خودگذشته ناشی می‌شود می‌پرداختند و به نحوی خلوص دینی را ارایه می‌دادند، «محمد رسول‌الله» احساس عجیبی دارد و به جای اینكه موضوع داستانی‌ آن را بالاتر ببرد، این بخش تبدیل به باری برای فیلم می‌شود. اینكه شخصیت‌های داستان هم مقوایی به نظر می‌رسند و هرگز یك زندگی روان‌شناختی یا احساسی ندارند، نیز كمكی به فیلم نمی‌كند. بازیگران یا بیش از حد عكس‌العمل نشان می‌دهند یا راحت به نظر نمی‌رسند.

با وجود اینكه استوراروی بزرگ، تصاویری زیبا در صحرا خلق می‌كند، به نظر می‌رسد این فیلم نیازمند سینما اسكوپ باشد. علاوه بر این، نه فیلمبرداری و نه موسیقی جعلی خاورمیانه‌ای رحمان احساس ارگانیك بودن با داستان یا پس‌زمینه را ایجاد نمی‌کنند، بلكه بیشتر شبیه ضمیمه‌های طراحی‌شده برای بازاریابی به نظر می‌رسند. بدترین كار تكنیكی فیلم هم تدوین سنگین و گیج‌كننده آن است كه هیچ گونه دركی از شخصیت‌ها و روابط آن‌ها فراهم نمی‌كند.

هفته پیش و همزمان با نمایش فیلم «محمد رسول الله» در جشنواره فیلم مونترال، منتقد نشریه گاردین نیز با دادن ۴ ستاره از ۵ ستاره به فیلم مجید مجیدی در این باره نوشت:

این اولین باری نیست که پیامبر اسلام روی پرده بزرگ رفته اما فیلم سال ۱۹۷۷ ساخته مصطفی عقاد، تاریخ قرآنی را تنها از دیدگاه محمد(ص) بیان می‌کرد. اما فیلم «محمد رسول الله» مجید مجیدی اینطور نیست. فیلم پرخرج ۴۰ میلیون دلاری او با نیتی خوب، از زاویه‌ای نمادین به بررسی اوضاع آن دوره می‌پردازد.

ما ابتدا حضرت محمد(ص) بزرگسال را از پشت در قاب تصویر داریم؛ ایشان لباسی سرتاسر سفید پوشیده است، بعد صدای بازی كودكی شنیده می‌شود با تصاویری از سر پوشیده با چفیه پیامبر. صدای سخن گفتن او را هم می‌شنویم كه در اولین جملاتش در فیلم می‌گوید: «هوای اینجا بوی خوبی دارد» با توجه به روایت جذابی كه مجیدی از اسلام به نمایش گذاشته، تمركز بیش از حد بر مساله نحوه نمایش پیامبر، تنها حواس پرت‌كن است و تمركز بر فیلم را از بین می‌برد.

با وجود نمایش اتفاقاتی كه حدود یك دهه پس از نازل شدن نخستین وحی بر پیامبر رخ داد و خطری كه از سوی ساكنان مكه، او و پیروانش را تهدید می‌كند، بیشتر فیلم فلش‌بك‌های طولانی از دوران كودكی و نوجوانی پیامبر است و حول محور شخصیت‌های دیگر از جمله مادرش آمنه با بازی مینا ساداتی، پدربزرگش عبدالمطلب با بازی علیرضا شجاع نوری و عمویش ابوطالب با بازی مهدی پاكدل هم می‌چرخد.

سلسله‌ای از وقایع خارق‌العاده – كه با از مسیر خارج شدن حبشی‌های فیل‌سوار توسط دسته‌ای پرنده درست پیش از تولد محمد آغاز می‌شود – نشان می‌دهد این همان پیامبری است كه همه انتظارش را می‌كشیدند. مجیدی اولین مجموعه از این موج انقلابی را با سبكی حماسی و زیبا و به روش پیش از دوران استفاده از جلوه‌های سی‌جی‌آی (كامپیوتری) به نمایش می‌گذارد. با این حال سر در آوردن از «درك آزاد شخصی» او از وقایعی كه بیشتر در خود قرآن هم به آن‌ها اشاره شده، برای آنهایی كه از تاریخ اسلام اطلاع زیادی نداشته باشند آسان نخواهد بود.

این فیلم از نظر دیدگاهش نسبت به موضوع داستانی مذهبی خود با صلابت جلو می‌رود و همان استعدادی را نشان می‌دهد كه كارگردان با استفاده از آن در دهه ۱۹۸۰ تصاویر زیبایی با بار متافیزیكی خلق كرده بود: مثال خوب از این نگاه وقتی است كه محمد(ص) نوجوان ردای خود را روی گلی می‌گذارد و باعث پراكنده شدن مواج دانه‌ها در هوا می‌شود.

از بعضی جهات، شاید رادیكال‌ترین پیغام این فیلم در بازسازی خارق‌العاده شهر قرن هفتمی حجاز باشد كه اعتبار عظیم آن را می‌توان به میلین كریكا كلایاكوویچ طراح تهیه و مایكل او كانر طراح لباس‌های فیلم تخصیص داد. این شهر دنیایی مملو و پر تب و تاب است، بازاری شرك‌آمیز پر از خشونت تصادفی. درك مجیدی از شكاف بت‌پرستانه‌ و مشركانه‌ای كه اسلام از آن سر برآورد در تضاد مستقیم با بی‌خردی‌های داعشی است كه سعی می‌كند در خلایی خارج از تاریخ بار فكری نداشته‌اش را تخلیه كند.

فیلم او به طرز روشنفکرانه‌ای صادق، متعهد و شاعرانه است، اما امید که هرگز نیاز نباشد آن را شجاعانه بخوانیم.

منبع : mehrnews.com

با حضور محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه و همسرش، مسعود سلطانی‌فر، رئیس سازمان میراث فرهنگی، علی مرادخانی، معاون هنری وزیر ارشاد و بهمن نامورمطلق، معاون صنایع دستی کشور از دو اثر جدید استاد فرشچیان رونمایی شد.محمدجواد ظریف در این مراسم طی سخنان کوتاهی گفت: از زمانی که دکتر کمال خرازی آثار استاد فرشچیان را به عنوان وزیر امور خارجه به صورت هدیه برای سفرای کشورهای خارجی اهدا می‌کرد و بنده هم افتخار چنین کاری را داشتم تا زمان کنونی که مسئولیت وزارت خارجه را دارم مهم‌ترین هدیه‌ای که به سفرا و وزرای کشورهای مختلف هدیه کردم مجموعه آثار استاد فرشچیان بوده است. در ادامه این مراسم که در موزه فرشچیان در کاخ سعدآباد برگزار شد، ابتدا از تابلو «شام غریبان» این هنرمند و سپس از تابلوی «آسمان چهارم» رونمایی شد.

محمدجواد ظریف در مراسم رونمایی از تابلو‌های مینیاتور استاد محمود فرشچیان

عکس محمدجواد ظریف در یک مراسم هنری

مراسم رونمایی از تابلو‌های مینیاتور استاد محمود فرشچیان

عکس مراسم رونمایی از تابلو‌های مینیاتور استاد محمود فرشچیان

 ظریف مراسم رونمایی از تابلو‌های مینیاتور استاد محمود فرشچیان

محمدجواد ظریف و همسرش 

عکس محمدجواد ظریف و همسرش در یک مراسم هنری

 همسر محمدجواد ظریف در یک مراسم هنری

پذیرایی از محمدجواد ظریف و همسرش در یک مراسم هنری

پذیرایی از محمدجواد ظریف و همسرش

عکس محمدجواد ظریف و همسرش در یک مراسم هنری

مراسم رونمایی از تابلو‌های مینیاتور استاد محمود فرشچیان

محمدجواد ظریف در مراسم رونمایی از تابلو‌های مینیاتور استاد محمود فرشچیان

محمدجواد ظریف و همسرش در مراسم رونمایی از تابلو‌های مینیاتور استاد محمود فرشچیان

منبع: فرارو

عکس احسان خواجه امیری و پسرش

احسان خواجه امیری بخاطر برگزاری کنسرت در شهرهای مختلف, چند روزی از همسر و پسرش دور بود.

او پس از بازگشت از سفر عکس و متن زیر را منتشر کرده است :

***

وقتی بعد از چند روز خونه نبودن و دلتنگی

پدر و پسر جلو تلویزیون خوابشون میبره

و توسط دوربین همسرم شکار میشن

عکس احسان خواجه امیری و پسرش

منبع: صفحه شخصی احسان خواجه امیری

عکس لیلا بلوکات

لیلا بلوکات عکس های جدیدی منتشر کرده است که مربوط به فعالیت هایش در کنار دوستانش می باشد.

عکس اول مربوط به پیاده روی شبانه لیلا بلوکات و دوستانش و عکس دوم مربوط به بولینگ بازی کردن لیلا بلوکات می باشد.

***

سلام شب خوش
پياده روی شبانه

پیاده روی شبانه لیلا بلوکات

سلام به دوستانم
بولينگ يه بازی خوب كنار همه خوبان

لیلا بلوکات و دوستانش و بازی بولینگ

منبع: صفحه شخصی لیلا بلوکات

تصاویری از مراسم یادبود علی طباطبایی شروع می‌کنیم. برخلاف مراسم تشییع وی، همه خود را به میدان فاطمی رسانده بودند تا در مراسم ختم زنده یاد طباطبایی شرکت کنند. مراسمی در خور یادبود یک جوان هنرمند. حبیب محبیان ویژه ترین چهره حاضر در مراسم بود و هوادارانی که در جلوی مسجد تجمع کرده بودند را به کمال ذوق زدگی رساند. "مرد تنهای شب" فقط در مراسم ختم هنرمندان جوان شرکت می‌کند و مانند برخی از عزیزان که دغدغه مجوز دارند و برای موجه و مجاز نشان دادن خودشان در هر جایی آفتابی میشوند، اصلاً در فکر این چیز ها نیست. امیدواریم این آخرین مراسم ختمی باشد که حبیب در آن حضور پیدا کرده است و از این به بعد ایشان را در مراسم شادی و جشن ها ببینیم.

سحر قریشی با چهره ای مغموم که خیلی کم او را در این حالت دیده ایم.

هیچ کسی نمیتوانست درد های یک پدر را آرام کند، حتی دلداری های سیدجواد رضویان هم کارگر نبود. با آرزوی سلامتی و صبر برای سید کمال طباطبایی.

جناب افشانی با دو بادیگاردِ «گولاخ» در مراسم شرکت کرد تا همچنان ارزش های خود را در چشم مردم فرو کند!

برادران سلوکی در مراسم. مهدی به سختی جلوی اشک های خود را گرفته بود.

رضا فیاضی با وجود مشکلاتی که خودش داشت در مراسم حضور پیدا کرد.

حسین یاری یکی دیگر از چهره های ویژه مراسم.

و بالاخره مرد همیشه حاضر در مراسم هایی که منعی برای حضور هیچ کس در آن جا نیست!

حمیده عباسعلی در کنار افتخاراتی که برای کشورش وخودش آورده است. امیدواریم تعداد تابلوهای افتخارات حمیده در آینده چندین برابر شود.

شیما محمدی و مرجانه گلچین در یک مراسم در تالار حافظ. در مراسمی از مراسم هایی که هیچگاه پایانی نخواهند داشت...

گزاره خبریِ آناهیتا دری در دفتر کودکی هایش. باید ریشه این خبر را از پدر این دو عزیز یعنی ضیاالدین خان دری بپرسیم!

عکس آتلیه ای متفاوت ترانه علیدوستی.

نیوشا ضیغمی در اقداممی خیرخواهانه در کنار کودکان یک موسسه خیریه در نمایشگاه نقاشی به نفع این عزیزان شرکت کرد.

آزاده زارعی و سپند امیرسلیمانی در یک پردیس سینمایی. گویا اخیرا از تسبیح به عنوان آویز گردن خانم ها استفاده می‌شود، باید صحت و سقمش را از آزاده زارعی پرسید!

دوستانی که نگران هانیه غلامی بودند از نگرانی دربیایند، هم خودشان و هم ابروی مبارک در صحت کامل به سر می‌برند!

امیر مهدی ژوله هم حس شیرین پدر بودن را به دنیا آمدن گندم خانم تجربه کرد. تبریک بی پایان به استاد عزیزم. مطمئناً همانطور که استاد فوق العاده ای هستی، پدر فوق العاده ای هم خواهی بود.

علی اوجی و همکاران پس از اجرای تئاتر کمدی «شام آخر». مانداتا سوری، سعید، کمند و سپند امیرسلیمانی، عارف لرستانی، آزاده زارعی و سوزان عزیزی. نویسنده این کمدی فرهاد آئیش است و کارگردانش عارف لرستانی.

پدر و پسر در استخر.

حسام نواب صفوی در هفته گذشته کلی سر و صدا به پا کرد، دلیلش هم دعوای وی با یکی از مجری های محبوبِ آن ورِ آبی بود. ماجرا از این قرار بود که مجری مذکور، با استناد به پست های اینستاگرامی حسام نواب صفوی درباره بازی اش در فیلم سینمایی زندگی نامه الویس پریسلی به کارگردانی «باز لورمان» کارگردان بزرگ استرالیایی، که خیلی هم روی حضورش در این فیلم  تاکید داشته و بار ها از آن به عنوان یک افتخار ملی یاد کرده، با آقای لورمان در برنامه اش مصاحبه کرد و جناب لورمان با بیان اینکه اصلاً چنین چیزی وجود ندارد و هنوز فیلم در مراحل ابتدایی ساخت است و اصلاً هیچ تصمیمی در این باره گرفته نشده، تمام ادعاهای یک سال اخیر حسام را زیر سوال برد. طبیعتاً حسام نواب صفوی هم از این قضیه خیلی شاکی شده بود و پاسخی ایرانی وار به این برنامه و مجری اش داد: شکایت! توضیحات زیر هم راجع به همین موضوع است.

عکس یادگاری شیوا ابراهیمی با ژاله صامتی و دختر نازنینش در پشت صحنه تئاتر «پپرونی برای دیکتاتور».

نازنین بیاتی در یک مکان عمومی گرفتار دوربین یکی از پاپاراتزی های وطنی شد و با یک لبخند از دوربین عکاس استقبال کرد.

ماریه ماشااللهی بازیگر سینما و تئاتر با این تصویر زمستانی اولین نفری بود که فاز عکس های چهره ها را از تابستان به زمستان تغییر داد. البته یک مقدار عجله داشت وگرنه هنوز برای این عکس ها دیر نشده است! بر سر واقعی بودن یا نبودن برف ها بحث نمیکنیم.

مریم جان سقف خواسته های ما از شما این است که او را نخوری!

سلفی فلور نظری با سهی بانو ذوالقدر که پس از درخشش در بازیگری سعی در تکرار موفقیتش در کارگردانی دارد.

عکس دیده نشده بازیگر زن ایرانی در کنار استخر! +عکس

همین تیتر بالا تا حالا کلی بازدید روانه سایت های زرد و قهوه ایِ وب کرده است.

ممنون از سوگل طهماسبی.

سلفی خواهران هنرمند کاشمری و دوستشان در سالن میلاد.

جااان؟؟ چی شده؟؟!

دوستان همین الآن خبر رسید که قیمت مسواک و خمیردندان به شکل عجیبی گران شده است، تا گران تر نشده بخرید و انبار کنید!

امیر نوری در حرم امام رضا (ع). استتاری که امیر نوری برای شناخته نشده در مشهد انجام داده بن لادن و صدام در دوران قایم باشک بازیشان انجام نداده بودند!

سحر دولتشاهی و باران کوثری با چشمانی خیس در مراسم بدرقه پیکر استاد ایرج کریمی. روحش شاد.

سیدعلی صالحی و یغما گلرویی در سال های دور.

محمدرضا هدایتی با لباس محلی سیستان و بلوچستان در برنامه با حمایت از رود هامون که دست کمی از رود های دیگر کشورمان ندارد و بی آب است.

عکسی کمتر دیده شده از شهرزاد کمال زاده و عشقش! شهرزاد جان این عشق شما قبلاً عشقِ نفیسه روشن هم بوده است، در انتخاب هایت دقت کن حداقل طرف آشنا نباشد!

سلفی امیر قنادی در حال ریلکس کردن.

سلفی زیبای پندار اکبری و برادرش با یک رنگین کمان زیبا.

منبع : برترین ها

برترین ها: همچون روال هفته‌های گذشته، سرویس چهره‌های پرتال برترین‌ها نگاهی دارد به زندگی سلبریتی های جهان از قاب سلفی. گفتار امروز را به بررسی سلفی‌های سلنا گومز، خواننده جوان آمریکایی اختصاص دادیم تا وی را از نگاه خودش، نگاه کنیم. با ما همراه باشید.

 

سلنا گومز، خواننده جوان این روزهای امریکا، سلبریتی میلیونری هست که معتاد شبکه‌های اجتماعی و به خصوص سلفی گرفتن می‌باشد. سلنا، مانند لیدی گاگا علاقه زیادی به سلفی گرفتن درست زمانی که از خوب بلند می‌شود دارد. سلفی گرفتن سلبریتی های دنیای هنر و موسیقی در رختخواب با عروسک و حتی بدون آرایش، یکی از داغ‌ترین سوژه‌های خبری نشریات و پرتال‌های اینترنتی هنری به شمار می‌رود که اینستاگرام و فیس بوک، نقش زیادی در عمومی سازی آن دارد.

سلنا گومز، خواننده و بازیگر بیست و سه ساله امروز امریکاست که به خاطر آلبوم‌های موسیقی پاپ، شهرت و اعتبار بین المللی کسب کرد. در ۲۷ فوریه ۲۰۱۱، سلنا با خوانندهٔ کانادایی "جاستین بیبر" در جشن اسکار "ونتی فر" حضور یافت و بعد از چندین ماه گمانه زنی‌ها وجود رابطهٔ عاشقانه بین این دو نفر تأیید شد. این زوج به سرعت مورد توجه بسیاری از رسانه‌ها قرار گرفتند و توسط آن‌ها به "جلنا" (ج برگرفته از "جاستین" و لنا برگرفته از "سلنا") معروف شدند. سلنا گومز در سال ۲۰۰۸ میلادی سفیر یونیسف شد. او جوان‌ترین سفیر یونیسف است. در اولین کار او در یونیسف برای کمک کردن به کودکان به غنا سفر کرد. وی در یونیسف برنامه‌ها و کنسرت‌های خیریه اجرا کرده است.

البته سلنا گومز فقط در اینستاگرام فعالیت ندارد و فعالیتش در فیس بوک و به ویژه درتوییتر هم بااستقبال گسترده مخاطبانش همراه شده است. توییتر ایشان در نشانی https://www.twitter.com/selenagomez صدها هزار مخاطب دارد. حذف یکی از تصاویرش در اینستاگرام، چند روزی هست که سوژه رسانه‌های غربی شده است. اطلاعات تکمیلی را در Mirror دنبال کنید.

 
(جدیدترین سلفی فانتزی سلنا گومز با گریمورهایش)

سلنا، علاقه زیادی برای ارتباط با طرفدارانش از طریق شبکه‌های اجتماعی به ویژه اینستاگرام دارد. وی ظرف دو سال اخیر، بیش از 900 پست در صفحه شخصی‌اش منتشرکرده است که 43 میلیون فالوور کسب کرده است.

آخرین خبرها از فعالیت‌های هنری این خواننده جوان را می‌توان از طریق صفحه اینستاگرامش دنبال کرد که جدیدترین تصویرش که با 2 میلیون لایک همراه شد، تصویرش با تیلور سویفت در کنسرت اخیر هست.

به هر حال، سلنا گومز یکی از جوان‌ترین سلبریتی های جوان هالیوود هست که برگ‌هایی از زندگی روزانه‌اش در قاب سلفی، با میلیون‌ها مخاطب همراه شده است که اگر نگوییم بی نظیر هست، بلکه در میان سلبریتی های امروزی هنر و ورزش، کم نظیر هست.

دیدار با سلنا گومز در قاب سلفی‌هایش در ادامه می‌آید.

(سلفی سلنا گومز با گریمور مشهورش)

 
(سلفی در هواپیما به سمت لندن)


(سلفی سلنا گومز در جشنواره والت دیزنی)

 
(سلفی سلنا گومز با جاستین بیبر)


(سلفی سلنا گومز با یک طرفدار در یک کشتی تفریحی)

 
(سلفی سلنا گومز با داوید هانر، بازیگر سریال‌های تلویزیونی در آمریکا)

 

 
(سلفی سلنا گومز روبروی آینه اتاق خواب)



 
(سلفی سلنا گومز برای برند آدیداس)

 
(سلنا گومز و Cara Delevingne پاریس 2014)

 
(سلفی سلنا گومز با یکی از طرفداران در ساحل میامی)

 
(سلفی خانم گومز با پپسی کولا!)


(سلفی سلنا گومز با Harmony Korine.)


(سلفی سلنا با الکساندر جیمی)




(سلفی سلنا گومز با همکلاسی هایش در آمریکا)

 
(سلفی سلنا گومز با Shay Mitchell در دوبی)

 
(سلفی سلنا گومز در مراسم Good Morning America)

 
(سلفی سلنا گومز با تیلور سویفت)

 
(سلفی سلنا گومز با Ryan Seacrest در برنامه تلویزیونی on Air)


(سلفی سلنا گومز با مادرش)

سلنا گومز، همواره سوژه کاریکاتوریست‌های رسانه‌ها بوده است و کاریکاتورهای ایشان همواره درنشریات هنری و سبک زندگی منتشر می‌شود که 3 مورد  از آن در تصویر زیر ارائه شده است. برخی از کاریکاتوریست‌ها، ذهنیت طراحی خود را برای کشیدن کاریکاتور خانم گومز، شکلک‌هایی می‌دانند که وی در زمانی که سلفی می‌گیرد، روبروی قاب دوربین دارد.

 
(سلنا گومز و کاریکاتورهای الهام گرفته از سلفی‌هایش)

همواره روزهای زوج با سلفی سلبریتی های امروز دنیا، همراه سرویس چهره‌های برترین‌ها باشید و نظرات خود را درباره سلفی‌ها، زیر هر گفتار ارائه کنید.

منبع : برترین ها

عکس آنجلینا جولی

بازیگر سرشناس سینمای هالیوود پیش از به شهرت رسیدن، در کلاس‌های بازیگری توانایی خود را در به تصویر کشیدن احساسات انسانی تقویت می کند.

آنجلینا جولی نیز مانند بسیاری از بازیگران بزرگ تاریخ سینما برای دست‌یافتن به مهارت در بازیگری در کلاس‌های بازیگری شرکت می‌کرده است. او در این کلاس‌ها مشغول فراگیری توانایی به تصویر کشیدن احساسات متفاوت انسان، همچون شادی، خشم و اندوه بوده، تا بعدها این توانایی را بر پرده سینما به نمایش بگذارد.

به تازگی فیلمی از حضور این بازیگر در کلاس‌های بازیگری در فضای مجازی منتشر شده است. این تصاویر او را در حال تمرین بازیگری نشان می‌دهد.

عکس آنجلینا جولی

عکس آنجلینا جولی در کلاس بازیگری

او در این فیلم یک جمله را با نمایش احساسات متفاوت بیان می‌کند. بر اساس گزارش‌ها این فیلم مربوط به زمانی است که جولی تنها 25 سال سن داشته است.

این بدان معناست که این عکس‌ها اندکی پیش از حضور این بازیگر در فیلم «دختر : از هم‌گسیخته» محصول سال 1999 گرفته شده‌اند. او برای بازی در این فیلم جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن را دریافت کرد.

منبع: khabaronline.ir

حسینی دچار افسردگی شد

یک روزنامه درباره پشیمانی مجری سابق تلویزیون نوشت: مجری سابق صدا و سیما که چند سال پیش فریب وعده و وعید برخی رسانه‌های ضدانقلاب را خورد و از کشور رفت، حالا پشیمان شده و برای چندمین‌بار خواستار بازگشت به ایران شده است.

«م.ح» [محمدحسینی]که پس از نمک‌نشناسی نسبت به رسانه‌ ملی و مردم ایران از ایران به دوبی رفت، ابتدا در یک شبکه درجه سوم، مسابقه‌ای مبتذل اجرا کرد که از شدت ضعف تعطیل شد.

سپس به قبرس رفت و مدتی نقش تبلیغات‌چی بنگاه‌های ملکی ایرانی را بازی کرد.

پس از آن از آمریکا پناهندگی گرفت و در شبکه‌های بهایی و سلطنت‌طلب، شروع به انکار ارزش‌های دینی و اهانت به عناصر متدین نمود.

او با عناصر فراری ضدانقلاب عکس یادگاری گرفت و برای حفظ موقعیت خود علیه انقلاب مصاحبه کرد.

حالا گویا تاریخ مصرف وی تمام شده است و برای بازگشت به ایران واسطه‌تراشی می‌کند.او مدتی پیش در گفت‌وگویی رسانه‌ای، از ابتلای خود به افسردگی خبر داد.


منبع : روزنامه کیهان

عکس فرزند سپیده خداوردی

سپیده خداوردی عکس جدیدی از پسرش منتشر کرده است.

سپیده خداوردی که مدتی پیش مادر شد عکس جدیدی از پسرش سانیار را منتشر کرد.

خداوردی متولد سال 1360 بوده و 34 سال سن دارد و به عنوان بازیگر و نوازنده فعالیت می کند.

عکس سانیار فرزند سپیده خداوردی

منبع: صفحه شخصی سپیده خداوردی

دستمزد بازیگران مشهور سینمای ایران

میزان دستمزد بازیگران مشهور سینمای ایران همیشه مبهم بوده و هیچ ارگان و رسانه‌ای رسما مبالغ دستمزد این بازیگران را اعلام نمی‌کند.

این در حالی است که در دیگر کشورهایی که صنعت سینما در آنها توسعه یافته است، شفافیت مالی به‌ویژه در مورد دستمزدهای بازیگران و ستاره‌های سینما وجود دارد و برای مثال در هالیوود میزان دستمزد بازیگران در هر یک از فیلم‌هایی که بازی می‌کنند «به صورت رسمی» و از طریق نهادها و رسانه‌های معتبر اعلام می‌شود.

در ایران با وجود دولتی بودن اکثر آثار و تولیدات به‌ویژه تولیدات بزرگ سینمایی، جای خالی شفافیت مالی به‌خوبی خود را نشان می‌دهد و حتی در چنین آثاری نیز هیچگونه اطلاعات مالی مربوط به پروژه سینمایی درباره دستمزدها اعلام نمی‌شود. برای مثال در مورد فیلم محمد رسول‌الله (ص)، همین اتفاق روی داد و نه تنها در مورد دستمزد عوامل و بازیگران بلکه حتی در مورد هزینه کل پروژه اطلاعات و آمار مشخص و واحدی اعلام نشد. آمارهای اعلام‌شده عموما متفاوت بود و تقریبا هر کسی از مسئولان مربوط رقمی را بیان می‌کرد؛ معمولا رقمی مابین 80 تا 120 میلیارد تومان! از همین‌رو است که معمولا در بیان میزان دستمزد بازیگران در سینمای ایران می‌گویند «فاش شدن» اما در هالیوود می‌گویند اعلام دستمزد! تفاوت این دو اصطلاح مبنای بسیاری دیگر از تفاوت‌ها نیز هست.

گمانه‌زنی درباره دستمزد برخی از ستاره‌های سینمای ایران، کار دشواری نیست. اگرچه شاید نتوان میزان دقیق دریافتی‌ها را حدس زد اما با توجه به نشانه‌هایی که وجود دارد، می‌توان نرخ تقریبی بازی یک ستاره در یک فیلم سینمایی را محاسبه کرد.

در صنعت سینما به صورت متر و معیار، چند شاخص وجود دارد که دستمزد بازیگرها براساس آنها تعیین می‌شود:‌ تجربه، توانمندی‌های بازیگر، شهرت و محبوبیت، سختی و دشواری نقش، مکان فیلمبرداری، نیاز به تغییرهایی همچون لاغری، چاقی و ... در بازیگر برای ایفای نقش و ... . اما این همه موارد نیست. به این معنی که عموما بازیگران معمولا بر اساس محبوبیتشان در گیشه فروش دستمزد تعیین می‌کنند و در واقع یک بازیگر محبوب از یک بازیگر توانمند گران‌قیمت‌تر است حتی اگر بازیگر توانمند از دیگر شاخص‌های تعیین دستمزد نیز برخوردار باشد.

با این همه اطلاعات مربوط به دستمزد بازیگران هنوز هم مبتنی بر حدس و گمان است. جدول زیر در بردارنده نزدیک‌ترین گمانه‌زنی‌ها درباره دستمزد برخی از بازیگران سینما در ایران است اما یادآوری می‌کنیم که سندیت این اطلاعات مبتنی بر تخمین‌های دقیق است نه اطلاعات دقیق. این رقم‌ها برای حضور در یک فیلم سینمایی با حدود یک ماه زمان فیلمبرداری محاسبه شده است.

آمار دستمزد بازیگران سینمای ایران

منبع: روزنامه دنیای اقتصاد

به گزارش باشگاه شبانه باشگاه خبرنگاران جوان، بهنوش بختیاری با انتشار تصویر زیر در صفحه شخصی اش نوشت: همراه با مردم گل مشهد..سلفی..و همچنین تشکر که تعدادی از شمابه کمپین حمایت از ترنسها..و کمپین سبز محیط زیست من پیوستید.