ماندگارترین دیالوگ های تاریخ سینما

سری (1)

ماندگارترین دیالوگ های تاریخ سینما

احسان (صابر ابر): میدونی از این همه بدبختی چجوری خلاص میشیم مامان؟

یه شب یه شام ِ درست حسابی بپزی بخوریم، بعد سرِ فرصت همهٔ درزای درو پنجره هارو ببندیم، یکیمون شیر گازو باز کنه، بریم بخوابیم؛ صُب نشده همهٔ درد سرامون پریده..

اینجا بدونِ من | 1389 | بهرام توکلی

آنجلیکا: «وقتی می‌میریم چی میشه؟»

ویرجینیا: «چی میشه...؟ به همون جایی میریم که ازش اومدیم.»

آنجلیکا: «ولی من یادم نمیاد از کجا اومدم.»

ویرجینیا: «منم یادم نمیاد!»

 The Hours | 2002| Stephen Daldry

لی (مارک روفالو): وقتی به کسی نگاه می‌کنی 50 درصد کسی که هست رو متوجه میشی ولی فهمیدن 50 درصد بقیه‌اش همه‌اش رو خراب میکنه ... شاید هیچوقت نباید بفهمی بقیه‌اش چیه!

My Life Without Me | 2003 |  Isabel Coixet

جک هارپر: «یه مرد چطور می‌تونه بهتر بمیره...»

سالی: «تو مجبور نیستی بمیری جک. اونم مجبور نیست بمیره.»

جک هارپر: «همه می‌میرن سالی؛ مسئله آینه که خوب بمیری.»

Oblivion | 2013| Joseph Kosinski

فرانک (رابرت دنیرو): مردم عوض شدن، زمونه عوض شده، میدونی این روزا وقتی با یه نفر دست میدی بعدش باید انگشتات رو هم بشماری و ببینی که هر 5 تا رو پس گرفتی یا نه!

Everybody ‘s Fine | 2009 |  Kirk Jones

محمد: معلممون میگه خدا شما نابینا هارو بیشتر دوس داره. چون نمی‌بینید. ولی من گفتم خانم آگه مارو دوست داشت چرا مارو نابینا کرد تا اون رو نبینیم.

بعد گفت " خدا دیدنی نیست ولی همه جا هست، می تونید اونو حس کنید. گفت شما با دستاتون می‌بینید. " حالا من همه جا رو می‌گردم تا یه روزی بالاخره دستم به خدا بخوره. اون وقت بهش میگم.. هرچی تو دلم هست بهش میگم..

رنگ خدا | 1376 | مجید مجیدی

ویپ (دنزل واشینگتون): خدا رو باور داری؟

مریض سرطانی: معلومه که آره، تو یه احمقی آگه خدارو قبول نداشته باشی! وقتی که بفهمی که همهٔ اتفاق‌های تصادفی که توی زندگیت میافته، خدا مقرر کرده، خیلی آسونتر زندگی می‌کنی!

Flight | 2012 | Robert Zemeckis

ریگان (جو پانتلیانو): بعد از 9 سال میدونی آخر به چی رسیدم؟

مأمور اسمیت (هوگو ویوینگ): چی؟

ریگان: سعادت در جهالت است..

Matrix | 1999 |  Andy Wachowski, Lana Wachowski

بعضی وقتا ما آدم بزرگ‌ها تو عصبانیت یه اشتباهی می‌کنیم که جبرانش خیلی سخته ...

دهلیز | 1392 | بهروز شعیبی

آلفرد (کریستین بل): هیچوقت راز شعبده بازیت رو به کسی نگو؛ چون تا زمانی که بهشون نگی براشون قابل احترامی، ولی وقتی بگی دیگه ارزشی نداری!

 Christopher Nolan The Prestige | 2006 |

ژان وال ژان: مرا برای دزدیدن تکه نانی به زندان بردند و پانزده سال در آنجا نان مجانی خوردم!

این دیگر چه دنیایی است!!!

انیمیشین بینوایان | 1979

بزرگ‌ترین حیله ای که شیطان به کار برد اینه که همهٔ دنیا رو متقاعد کرد که وجود نداره.

The Usual Suspect | 1995 | Bryan Singer

زندگی تعداد نفس‌هایی که می‌کشی نیست.

زندگی لحظه هاییه که نفست تو سینه حبس میشه.

Hitch | 2005 |  Andy Tennant

ویلیام: وقتی بزرگ میشی خیلی از چیزهایی که دوستشون داشتی، اونجوری که بودند به نظر نمیان.

The Hurt Locker | 2008 |  Kathryn Bigelow

سامانتا (جنیفر لاو): همیشه تو هر رابطه ای یه نفر هست که از اون یکی عاشق تره.

خدا کنه اون یه نفر من نباشم ...

If Only | 2004 |  Gil Junger