![](http://seemorgh.com/images/content/d48a10ec0dabe945bce5c8cf8d87a21a7fd593f5.jpg)
![](http://seemorgh.com/images/content/d48a10ec0dabe945bce5c8cf8d87a21a7fd593f5.jpg)
یکی دو سال در سفر بودم و تو این مدت سفر بیکار نبودم و بخش اعظم مجموعه سریال «ساخت ایران» در شبکه خانگی را در کشور لبنان کار کردم. در مورد نوع انتخابها نیز باید بگویم که مدت زیادی به این مقوله پرداختم. البته تمایل ندارم به جداسازی قسمت هنری و تجاری سینما بپردازم، چون به نظر من وظیفه اصلی فیلم و سینما سرگرمی است که مدتها سینمای ما از این قسمت دور شده یا اینکه ما سینماگران آن را فراموش کردهایم.
یعنی معتقدید كه نگاه فیلمسازان نسبت به گذشته تغییر كرده است ؟
من می گویم که جوانهای با استعدادی داریم و هر کدام از آنها باید تلاش كنند ژانر و سبک خاص خودشان را پیدا کنند. به عنوان نمونه در حال حاضر باب شده که 45 روز تمرین و یک روز فیلمبرداری کنیم ، یعنی یک سکانس پلان را بدون اینکه کات شود در طول یک روز برداشت کنیم، ایرادی به این موضوع وارد نیست، اما مسئله اینجا است كه چرا به یکباره همه میخواهند در یک صف و پشت سر هم و با یک موضوع به فیلمسازی بپردازند و به سمت یک موضوع واحد حرکت کنند(مانند رفتن دنبال سبک اصغر فرهادی). که به نظر من و در اصل هر کارگردانی باید ابتکاری خاص را برای خودش ایجاد کند تا با آن سبک خاص شناخته شود و امضای او پای کار باشد.
اگر به نوع انتخابهای من توجه کنید بازی من در «بوتیک» که چهارمین کار یا «زمانه» که دومین کار من است با هم فرق میکند، در صورتی که هر دو کار جزو آثار هنری سینما است که متأسفانه در زمان خود زیاد به آن پرداخته نشد و عزیزان در بخش هیأت داوران در حق آنها کملطفی کردند.کملطفی داوران باعث شد ترجیح دهم با مخاطب سینما را پیگیری کنم و از زمانی که برگشتم تصمیم گرفتم آن ژانری که شما اسمش را به اصطلاح هنری میگذارید را با انتخاب فیلم های بهمن فرمان آرا (دلم میخواد) ، «مادر قلب اتمی» و «خشکسالی و دروغ» ادامه دهم و مطمئنم زمان دیدن نتیجه کار همه از دیدن فیلم و بازی من راضی باشند.
جوابی برای اینکه سینمای تجاری برای من در اولویت بوده یا نبوده ندارم. به هر حال در یک مقطع زمانی سینمای ایران به آن سمت (سینمای تجاری) کشیده شد و هر فیلمنامهای که به دستم میرسید رگههای تجاری بودن در آن به چشم میخورد. در حال حاضر نیز این اتفاق زیاد رخ میدهد. به هر حال من به عنوان بازیگر حق انتخاب دارم و از بین فیلمنامههای متعدد برخی از آنها را گزینش خواهم کرد.
از همکاری با بالیوود و پروژه «سلام بمبئی» که اولین کار مشترک ایران و هند است خوشحالم و امیدوارم با سهمی که در این پروژه دارم پرچم ایران را در دیگر کشورهای دنیا به احتزاز در بیاوریم.
در مورد سینمای خانگی و فعالیت در «ساخت ایران» این توضیح را بدهم که کار موفقی بود و با استقبال و تشویق مردم روبرو شد و بعد از بررسی این نقطه نظرات مثبت، تمایل فعالیت و بازی در یک کار خانگی دیگر یعنی «عشق تعطیل نیست» در من به وجود آمد.
متأسفانه «عشق تعطیل نیست» که از دیدگاه من نصفه مانده انتخابی بوده که من به همراه تیمی با تجربه با آن همکاری کردیم و علت جدایی من و تیم سازنده از این پروژه دور بودن متن اثر از سلیقه من بود. البته صلاح نیست تقصیرها را گردن هم بیندازیم و در اصل تمایل به حرف در این خصوص ندارم و از همین جا به خاطر ناتمام ماندن کار معذرت خواهی میکنم.از این به بعد تلاش می کنم پروژه خانگی که در اصل در راستا و علاقه مردم است را انتخاب کنم تا مخاطبان با دیدن آن لذت ببرند.
«خشکسالی و دروغ» در خصوص جزئیات جدا شدن از پروژه خانگی «عشق تعطیل نیست» عنوان کرد: همه با هم انصراف دادیم، یعنی قبل از شروع قسمت 6 من به شخصه و به خاطر خواسته جمعی گروه، کارگردان را صدا کردم و از او خواستم متن را به خاطر عدم علاقه مردم به آن عوض کند و نویسنده جدیدی به گروه اضافه کند که کارگردان زیربار همچنین کاری نرفت و ترجیح داد که کار را متوقف کند . این شد که همه با هم انصراف دادیم و پروژه متوقف شد. شاید ساخت آن با یک گروه و عوامل دیگر شروع شود، اما من در جریان کار نیستم.
اگر پروژهای آبرومند و سریالی باشد که نظر و توجه من و مخاطب را جلب کند با کمال میل و علاقه فراوان با آن همکاری خواهم کرد. چرا که نه!
کسانی که از نزدیک و حین سالها فعالیتهای هنری با من در ارتباط نزدیک هستند، میدانند که من یک آدم معتقد مذهبی هستم و اعتقادات شخصی خودم را دارم، به این خاطر همکاری در کارهای ملی و مذهبی باعث افتخار است ، به خصوص کارهای مربوط به ماه مبارک رمضان، تمایل دارم در یکی از سریالهای پرمخاطب و با کیفیت این ماه سهم عمدهای داشته باشم.
امیدوارم جواب این سؤال حمل بر داستان دیگری نشود، من نه اهل چاپلوسی و نه اهل مسائل دیگری هستم، من ممنوع الکارترین بازیگر تاریخ سینمای ایران هستم، باید بدانیم حاج رجبها عشق، علاقه و اعتقاد من هستند، کسانی که در این مملکت شهید شدند و برای ناموس و راحتی و آسایش ما تلاش کردند و جانباز شدند، این عزیزان در اولویت زندگی من هستند و من در به در بازی کردن نقشی از این نمونه آدمها هستم.
در خصوص کمپین محمد (ص) نیز باید بگویم زمانی در قسمت بیوگرافی اینستاگرام «لا اله الا الله» را گذاشتم که عازم جشنواره برلین بودم و در آن زمان داستان فرانسه پیش آمده بود، من به جای گذاشتن بیوگرافی بازیگر، خواننده و یا هر چیز دیگری «لا اله الا الله» را گذاشتم ، چون می دانستم اینستاگرام من را زمان حضور در جشنواره برلین خواهند دید، این اعتقاد شخصی من است و محکم و با اعتقاد گذاشتم و هنوز پابرجا است.
به هر حال همه جای دنیا این اتفاق میافتد. بازیگران معروف و مشهور مورد توجه برندهای مختلف قرار میگیرند. من هم در انتخاب برندی که قرار است آن را به مردم معرفی کنم وسواس زیادی دارم ، چون قرار است مردم به من اعتماد کنند و از طریق من با آن برند یا کالا ارتباط برقرار کرده و خرید کنند.
خوشبختانه من بچه خانوادهام و جدا زندگی کردن من از پدر و مادر بیشتر شبیه یک اصطلاح است و به نحوی که برخی دوستان من را بچه ننه خطاب میکنند. مادرم را یک روز در میان می بینیم و به خاطر استقرار کاری پدرم در مشهد تا حد امکان سعی می کنم به دیدن او نیز بروم. در کل دست هردوی آنها را میبوسم و معتقدم بعد از حمایت خدا، دعای خیر پدر و مادر دار و ندار زندگی من است.
مادرم بیش از هر کسی علاقهمند است که ازدواج کنم ، خود من نیز فکر میکنم تا حدودی دیر شده، اما موضوعی نیست که بتوانم دنبال آن بگردم و حقیقتاً سخت است. باید قبول کرد برای من سختتر از یک آدم عادی است، به این خاطر باید مورد مناسبی پیدا شود و امیدوارم تا سال 96 این اتفاق رخ دهد.ملاکهای زیادی برای ازدواج دارم و الان روی گفتن آنها را ندارم پس خواهش میکنم نپرسید.
هیچ وقت ارتباطم را موسیقی قطع نمیکنم، شاید به برخی از عزیزانی که سن آنها قد نمیدهد، فراموشکارند و یا دوست ندارند به یاد آورند که من با موسیقی وارد عرصه هنر شدم باید بگویم که ما یک گروهی به نام «آریان» داشتیم که من با آن گروه موسیقی را شروع کردم.
یک گروه دیگری به نام «ریزار» که مخفف رضا گلزار و شامل من، مازیار فلاحی، بابک جهانبخش، امیر و سهراب و روزبه نعمت اللهی است نیز دارم، این گروه در قالب «ریزار» کنسرتی اجرا کردند و خواندند که من در این اجرا جاز زدم. در یک مقطع زمانی نیز با گروه «دارکوب» و به اهتمام همایون نصیری که همه کاره گروه بودند همکاری کردم ، اما از آن جدا شدم. در حال حاضر نیز آهنگهایی را در قالب آلبوم در دست ساخت دارم.
از بین قطعات آهنگها کاری که با مرحوم پاشایی انجام دادم را بیشتر از همه دوست دارم و همیشه برای من ماندگار خواهد شد.
متأسفانه فرهنگ مطالعه کردن مدتها است از بین اکثر مردم از بین رفته است. خود من تا زمانی که وقت داشته باشم کتابهای سینمایی مطالعه میکنم. آخرین کتابی که خواندم و به همه پیشنهاد خواندن میدهم «4 اثر فلورانس اسکاول شین» است.
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
درباره ما
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آمار سایت